۱۳۸۵ بهمن ۱۶, دوشنبه

حدیث ایزدبانو در ایران


از بچگي صد رقم برام دنيا رو تعريف كردن كه آخرش به حجله آقاي شوهر ختم مي‌شد. نمونه صادقانه‌اش اين عروسك نكبتي كه از دوسالگي ميدن بغل‌مون تا از کوچیکی حمالي رو ياد بگيريم موهاش رو شونه و كنار سماور بشينيم و تمرين ميهمان داري كنيم. گاه هم با چادري که به پيچيده بودیم دور کمر تا شباهتی به لعیا خانوم کارگر خونه پیدا کنیم و از برکت پیچش چادر، صد دفعه بامخ می‌خوردیم زمین و شصت پا می‌رفت، توی چشم
كه چي , مي‌خواهي جارو كني

حال که هم او‌ن‌ها كه آقاي شوهر دارند، حسرت مجردها را مي‌خورن
مجردها حسرت زندگي متاهلين را
مثل آدمی که نه طاقت تنهایی را داره نه تاب جمع
قديم که نه اينترنت بود و نه ماهواره، ما فکر می‌کردیم همه‌جای دنيا آسمان همين رنگ است
من خنگ که تا دوازده سالگي فکر می‌کردم، بچه رو لك‌لك از دود كش مي‌اندازه پايين. اولین بار که فهمیدم بچه چطور درست می‌شه. مثل جن زده‌ها رفتم سراغ خانم والده جهت دریافت تکذیب یا تائید موضوع خجالت آوره مذکور و بی‌مقدمه گفتم« یعنی حضرت محمد و علی اینا هم بله؟ »
چنان خواباند درگوشم که هنوز صدای زنگش رو می‌شنوم
خواهر بزرگه ازدواج كرده بود و صبح تا شب مطبخ مي چرخاند و ظهر آقاي شوهر پاكت ميوه و نان به دست در را با باسنش باز مي كرد و وارد خانه مي شد .
اما خواهر کوچیکه، از صبح پشت ميز دانشگاه يا محل كار مي‌شينه. با صد تا مرد گفتگو مي‌كنه و اهدافش را پيش مي‌بره، اينترنت آن لاين روي ميز و آخرين اخبار راه به راه در راه. از مهريه و تلاق بريتني تا مزنه بورس و سهام
كي مي تونه به اين زن بگه بالاي چشمت ابرو است ؟
دیگه براي اين خانم،‌ شوهری مناسب،رستمه. كه جرات كنه بگه: عزيزم با عرض معذرت و پوزش فراوان، امشب شام داريم يا بايد برم پيتزا در به در؟
خانواده هاي سنتي نمونه شاهكار! مدهاي ازدواج جادويي خود دارند.عروس بايد نجيب باشه، خوشگل و خونه دار، مدرك تحصيليش هم از عروس خواهر شوهر كم نباشه
خانواده‌هاي تازه به دوران رسيده هم كه طبق معمول با شعار : خوشگل فرنگ رفته، جهيز عالي بياره، سر سفره پدر مادر نون خورده باشه .كه ديگه خونه شوهر دنبال نون نگرده
عروس هم با يك مهريه سنگين حساب‌شون رو مي‌گذاره كف دست‌شون و دراولين فرصت مهريه به اجرا گذاشته مي‌شه و خانم با ماشين جديد به دفتر ميره و گور پدر داماد كه مي‌تونه بره تقاضاي تلاق بده
ما چی‌مون به آدم برده که اینمون برده باشه؟
جهش‌های نوری. زن محجبهء قاجار ناگهان کشف حجاب می‌کنند و در اندک زمانی در کافه‌ها قر می‌دادند. زن زمان پهلوی، سر از چادر سیاه در میاره و می‌شه خواهر زینب و سینه خیز می‌ره. عصر زن در حکایت فعلی هم
که زیر پل پارک وی پیداست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...