۱۳۸۵ بهمن ۱۵, یکشنبه

بائوباب


یکی‌میاد یکی میره
یعنی اصولا اونی که میره ماندنی نیست.

فقط نمی‌دونم چرا این نموندنی‌ها میان که بعد برن؟
کاش یکی می‌آمد که مثل هیچ‌کس نباشه جز، خود من
تنها کسی که به‌من آرامش می‌ده من، من.

 البته عاشق خودم که نمی‌تونم بشم.
 اما مطمئنم این من،
 من. 
الکی، دنبال رفتن نیست.
 اهل ریشه است و عمق.
 ریشه‌های عمیقی که هیچ تند بادی را توان برکندنش نیست. کاش این ریشه‌ها در زمینی نرم و حاصل خیز رشد می‌کرد، به‌جای اینکه همچون بائوباب تمام فضای جانم را پر کند، در روحم جست و خیزی عاشقانه ‌داشت
کسی که عشق را نمی‌شناسد.

خدا را نمی‌شناسد
زیرا خدا محبت است

۱ نظر:

  1. باید صاحب مسلک شد ....محدودیتا رو شیکست و تونست محبت داد...
    وگرنه باید نشست و گریه یه رفتار کرد.....
    خدا کدومه؟؟؟؟؟

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...