۱۳۸۵ اسفند ۷, دوشنبه

این من کو؟


ولی چه جوری بشه؟ 
بشینم و کاری نکنم خودش بشه؟
اینهمه که مثلا خواستیم یه‌کاری کرده باشیم، هنوز نونمون به این روغنه
چیه؟ خنده داره؟
گلدون را نمی‌شه در پاکت و پشت پنجره گذاشت.

 نور، هوا، آب احتیاج داره و من عشق.
 وقتی تابش نداره، می‌پژمرم. 
پس حق دارم حالم خوب نباشه
وقتی که تازه یاد گرفتم، باید پز و کلاس زنانه را نگه‌د‌‌‌ارم که این مردها بی‌جنبه‌اند و ظرفیت صداقت را ندارن. ببین چه الکی خود بودن را ازمان گرفتند؟

 بی سپر نمی‌توان بیرون رفت و پشت سپر عشقی لانه ندارد
حالا بیاین از صبح روش‌های مخ زنی بانوان گرام رو سرچ کنید که حقتونه. 

شما هم نونتون به این روغن
همهء عشق به بازی‌عشقه. 

بازی مساوی و دوطرفه‌ای که موتورت رو راه می‌اندازه

۱ نظر:

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...