۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

عجب غروب، غروبی!






عجب غروب، غروبی!
من‌که تا پوست حال کردم از باقی خبر ندارم
انشا... که همگی توپ توپ باشیم
حال کردم چون حال کردم که حال کنم
این همه به جون روزگار نق زدیم، چی شد؟
جز این‌که هی بدتر حال‌مون گرفت و گیر شد؟
حالا که از اون‌وری راه نمی ده،
از این‌وری،  بسم‌الله
شما چه‌طوری؟
خوبی؟
شب تعطیلت پر مهر و شورانگیز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...