۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

معذرت می‌خوام



به‌قول مش‌قاسم: 
یکی از این اینگیلیسیا گفت: فسلخ. 
دیلماج تا فردا ترجمه می‌کرد!

شد حکایت ما و این کره‌ای‌های نوظهور که یهو پابرهنه سر از خونه‌هامون درآوردن
و جمله‌ی کوتاه معذرت می‌خوام 
روزای اول فکر می‌کردم، چه لوس!  هی را به راه معذرت می‌خوام
اونم  جاهایی که باید بپری چشم یارو رو از حدقه بکشی بیرون


به‌قول شیخ نیچه:
هر کی یک بدی بزرگ بهت کرد. از کنارش نگذر که با این کار حقیرش می‌کنی
و دل خودت هم مجروح
اگه شده با یکی دو بدی خورده ریزه تلافی کن

نه ادای منه عالی‌قدر داری و نه حیونی تحت ستمی که
از فرط سرکوب هر آن ممکنه آتشفشان کنه
این  معذرت می‌خوام یعنی
 همون ........ یا ........... خودمونی
یه فحشی به قدری چرب و چیلی که تا کجات رو بسوزه بعد از یکسال فهمیدم یعنی 
همون خودتی معروف و ........
اگه بدونی این سکوت و ادای منه خیلی خوب و ..... اینا در زمان بی‌نتیجه می‌مونه
بازم می‌گی معذرت می‌خوام؟
یا همین عذر هم خود، مکر است؟
من
هنوز هم انقدر بزرگ نشدم که داد نزنم و الکی بگم، معذرت می‌خوام
وقتی هم که جاش باشه 
شک نکن می‌خوام









هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...