۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه

پرواز خاکستری




یه فیلم‌هایی ساختند درباره‌ی بعد از انفجار عظیم
بعد از قیامت یا جنگ اتمی
همه مردن و شهرها ویرانه و همه چیزها خاکستری‌ست
حتما همه دیدید
یه حس تلخی به آدم دست می‌ده که ترجیح می‌دم ، اگه به وقت من اتفاق افتاد
منم جزو اون مرده‌ها باشم
یعنی چه‌طور می‌شه جهانی را بی زیبایی دید و دست هم داشت
من که نمی‌تونم
گروه خونم به نرمی می‌کشه، به محبت، زیبایی، موسیقی، طبیعت، کوه، جاده و انتظار
یعنی آدم وقتی در زندگی منتظر کسی یا چیزی نیست
خیلی اوضاع بدی می‌شه
خلاصه که هدف از این همه صغری و کبری ، این بود که بگم
با این‌که این کفتر لات‌های محل کلی کفریم کرده و حرصم رو درآورده بودن 
ولی بعد از طوفان هربار که پشت بوم‌های روبرو نگاه می‌کنم، دلم می‌گیره
ساختمان روبرویی یه نموره تو مایه‌های خیابون جردن کفترها بود
عصر که می‌شد، سرحال و کیف کوک جمع می‌شدن
رو پشت بوو به خانم بازی
یادش به خیر شاهد چه مکر و دعواهایی بودم برسر غریزه
کلی چیز یاد گرفتم
حداقل نه از خودم، درباره‌ی کفتر لاتای محل
از جمله این که خانوم ماده واسه خودش ول می‌گشت و کسی کاری بهش نداشت
وای از لحظه‌ای که یه نر نزدیک خانوم می‌شه
انگارتا اون لحظه همه کور بودن و خانوم کفتره
همچی، یهویی 
به چشم همه می‌اومد و دعوا و زبون بازی و خیلی چیزهای دیگه
چنان بالا می‌گرفت که اون دو تا، کفتر خانومه  از یادشون می‌رفت و
به جون هم می‌افتادن
سر خانوم کفتره هم بی‌کلا می‌موند
خلاصه که بعد از اون روز طوفانی،  دیگه پشت بوم‌ها  جای چشم چرانی و دختر بازی نیست
و من هیچ این حس رو دوست ندارم
منظر دیدم، همیشه پر از کفتر بود
و حالا شاید پنج شش کفتر  دیده بشه
نه بیشتر
این می‌شه همون حس بعد از انفجار اتمی که دلم نمی‌خواد شاهدش باشم
ببین کبوترهای باقی چه حس، خفنی دارن
بدبختا


نکنه اینارم من کشته باشم؟
والله کی به کیه؟ سه سال مبارزه و سینه کوبی براشون کافی نبود؟
خدایا غصه کفترلاتای بی‌ادب محله رو کجای دلم بذارم؟




خوبه گلی هزار سال پیش،  شخصا مسئولیت تمامی بلایای طبیعی و غیر طبیعی عالم رو به گردن گرفت و اعلام کرد:
آقا همه‌اش با من. مقصر همه‌اش من بودم
حتا سونامی، ژاپن











هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...