نه مسیح آمد و نه زلزلهای تعبیر به ،
الجبال سیرت و نه اذالوحوش حشرت و اینا
چیزی که به وفور موجوده، النفوس و زوجت
هیچ اتفاقی نیفتاد
گو اینکه خودمم از صبح یادم نبود
اما یهو چشمم افتاد به ساعت که 6:30 را نشان میداد
خب بد که آدم خودش عاقل باشه
البته خب شاید منظور 6 عصر آمریکا بوده
به هر حال که ما هر لحظه در آنچه بود و هست ، میمیریم و دوباره زنده میشیم
اما از کرهایها یه چیز خوب یاد گرفتم . اون اینکه:
خدایا هر بلا ملایی قراره بابت گناهان کرده و نکردهام گردنم بذاری
باشه برای اون دنیا
در این جهان نه مایل به دیدار قیامتم و نه
صاحب هیچ ازمنهای
همینطوری هم تا اینجا وسط جهنمت بودیم
انقلاب، جنگ، شوهر معتاد، بچههای نامراد ، برادر و مادر گل باقالی
بابت همه اینا من میدونم وشما و اون دنیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر