۱۳۹۰ خرداد ۴, چهارشنبه

قد بلند، چشم آبی، آی‌کیو بالا





یادش بخیر، زمان ما فکر می‌کردیم،
فقط کافیه عاشق بشیم
حالا گور بابای درک که عاشق کی؟
یکی مثل من ندید بدید و بدبخت، عاشق اولین پسری شد که دید
هنوزهم دارم تاوان همون عشقی رو می‌دم که آقا
بعد از من دو نفر زن دیگه هم اختیار نموده
البته این‌که این این نفر ، نفره انسانی یا شتری هم هنوز مطمئن نیستم
چون آدم عقل و شعور داره،
 ما که اون‌موقع با همه بچه سالی جون‌مون رو برداشتیم و در رفتیم
بعدی‌ها که سن‌شون به سمت موزه‌ی ایران باستان می‌کشید،  چه‌طور تونستن عاشق این آقا بشن هم
 برمی‌گرده به خریت نسل ما و قبل از ما
که کتره‌ای و فله‌ای همین‌طوری برای خودمون عاشق می‌شدیم
 و زودی طرف می‌شد، آقای شوهر
ماشالله به این دوره زمونه‌ایا
دیگه نه با ساین تولد طرف کار دارن
نه با سازگاری ناسازگاری، و نه با قوانین دست و پا گیر و البته تجاری ازدواج
یه بلیط می‌خرن به مقصد دانمارک تشریف می‌برن یه نطفه ی بی‌پدر از روی جورنال انتخاب و بارور می‌شن
به همین سادگی
 بالاترین آمار متقاضین به چشم آبی، قد بلند و آی‌کیو ختم می‌شه
اما حکایت این چشم و قدوبالا هم 
حکایت گردی است و گردو


بیا پایین تا یه چی بهت بگم راجع به همین
قد بلند، چشم آبی، آی‌کیو بالا





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...