از دو روز پیش که نه.
از دیشب با خودم عهد کردم، رفتم اونجا دیگه نیام اینترنت تا.......... برگردم تهران
حالا اگه تو باورت میشه، خیلی خوبه
از حالا میدونم، برای فرار از شبهای تنها و
صدای گرگ و شغالا و انواع غیرارگانیک
به قید دو فوریت، آن لاین میشم
ولی خب اینم قصدیه که پیش از این نداشتم و در نتیجه نمیشه گفت
میشه؟ یا نمیشه؟
اگه تنها بشینم و به صداهای بیرون گوش بدم
بعدش از یه جایی به صدای خودم میرسم
همون صدایی که برای فرار ازش
به انواع کانالهای مهپارهای و موزیک و ....... پناه میبریم
یه لحظه تنها نمیمونم، صدایی هم نمیشنوم
از دردی هم آگاه نمیشم و
زخمها همچنان پنهان میمونه تا میشه بغض و سرریز میکنه
قدیما پام که میرسید چلک،
بودا میشدم و روزی صد بار سجدهی شکر بهجا میآوردم
با خدا چای میخوردیم و در جنگل راه میرفتیم و غذا میخوردیم و .... خیلی چیزا
بدبختی دیگه خدا هم اونجا نمیآد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر