۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

آهای..... بانو جان




آهای کجایی ، بانو؟
چندماه که قراره بیای، بانو؟
ئلم تنگ شده تنگ.
تنگ بارون، باتو، صدای کتری روی گاز
سه‌تار، تو
چرخ سفال قدیمی 
من، تو
بانو جان
دلم برای یکی تنگه که مثل هیچ‌کس نیست
دلم تنگ برای تو بانو جان
دل تنگ قرارهای شبانه
و 
کوچه پس کوچه های پر ازمهر و خاطره‌ی، خیابان بهار
با   تو
من ، تو، 
چناران سربه هم 
با تو
 تو را باز، چشم در راهم
بانو جان
و این بانوست که از تولدی دیگر و فروغ می‌گوید
سلام بانو جان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...