۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

من و محله‌ی بد ابلیس، ذهن



این‌ها چیه برای من می‌فرستید؟
واقعا که. از کجا پیداست دنیا همانی‌ست که تو باور کردی؟
از کجا معلوم تا حالا ساختار حقیقی دنیا را دیده باشی؟
مگه هرکس از چشم شما دنیا را ندید، کور یا مونگول می‌شه؟
منم یه وقتی مثل شماها آدم منطقی و تیتیش مامانی بودم. اگر از افکارم تردید داشتم
حتا همین‌جا و گندم را نمی‌نوشتم چه به بهابل یا گلی که به‌خاطرش این همه حرف شنیدم
بهتر نیست اگر قدرت درک چیزی را نداریم، به دیگران ناسزای جهل مان را ندیم
اون‌ها که خودکش، جنایت، هر بدی و پلشتی می‌کنند تحت نوفظ همین ذهن نادیدنی‌ستکه قدما نام جن و از ما بهترون بهش دادن. لازم نیست بهم بیست بدی، صفرت هم مال خودت
این صفرها را مذهب ذهنی هزاران بار به ما داده و شما هم روش
از این به بعد نانم را قطع کنید و بکشید پشت دوری
مهم راهی‌ست که سال‌ها براش خیلی چیزها را دادم و پشیمان نیستم
از روزی که نوشتم پیه انواع دری وری را به تنم مالیدم. تازه شکر خدا که فقط این‌جا اشاره‌ای کردم
اگر کتاب چاپ بشه، لابد باید از نگاه نامحرمان برم و نزد پدر آرام بگیرم
هر اعتقاد که تو را گرم کرد
محکم نگهش دار
من هم مشغول همین کار و نیازی به تعید و کف زدن‌های کسی ندارم



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...