۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

این صدای ، بیگانه





تفکر یعنی، تو تصمیم می‌گیری به چیزی فکر کنی
تو تصمیم می‌گیری، طرحی بریزی
 تفکر یعنی تو مدیریت داشته باشی
تفکر یعنی، تو عاقلی و با درایت تصمیمی می‌گیری
آگاهانه، نقشه می‌کشی و به اجرا در می‌آری
 می‌شه بگی اینی که مدام با ما حرف می‌زنه و
کنترلی بهش نداریم
  از اندوه پشت سر می‌گه و با ترس‌هایی از آینده‌ی نرسیده 
تو را از شادی‌های زندگی پس می‌زنه، اسمش تفکره یا .....؟
ذهن؟
مطمئنی این صدای توست؟ 
این تویی که می‌ری و می‌گردی هر چه منفی داری  مرور می‌کنی؟
یا صدایی از ......................؟
ذهن برای تجسم و خلقت بود. ذهن برای بخش خدای‌گونگی ما بود
بخشی که اراده می‌کنه و به تجسمش می‌گه باش
ذهنی که می‌کشه، می‌نویسه، می‌سازه و برای خلاقیت پدید آمده
چی‌می‌شه که این ذهن از کنترل خارج شده؟
چرا که دائم رنج تو رو می‌خواد؟
چرا از شادی‌ها حرفی نمی‌زنه؟ 
از امیدهایی که وقتی داشتیم و دیگه ... نیست؟
چرا ما انگیزه و عشق را گم کردیم؟
  ذهن مدام داره ما را در وحشت غرقه‌ می‌کنه 
تا انسان خدایی به‌جا نمونه
به صدای درونت خوب گوش کن، ببین آیا این صدای توست؟











هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...