۱۳۹۳ فروردین ۱۲, سه‌شنبه

سیزده مبارک






آخرين باري كه براي به در بردن نحوست سيزده از خونه خارج شدم
يقينن به بزرگي من راه نمي‌ده
بي‌شك بچه بودم. يكي از اون بچگي‌هاي ناب
اما از جايي اين سنت از سرم افتاد كه دريافتم من زاده‌ي بین دو زمانی سيزدهم سپتامبر هستم
با حساب آمار ارقام من اگه يك ماه در كل سال ميلادي هميشه شاخص و درگير نيروي شر بوده باشه
ماهي نيست مگر سپتامبر.
 يه سر انگشتي حساب كن چه وقايعي كه در سپتامبر در جهان رخ نمي‌ده
از سپتامبر سياه تا دوقلوهاي آمريكا
و مني كه زاده‌ي سيزدهم سپتامبر هستم، لابد نبايد هنوز زنده باشم
یعنی اگر اختیار من دست ذهن و سایه نردبوم  و اشک چشم مورچه بود، باید از همان زمان این مکاشفه در انتظار انواع بلایای طبیعی نشسته باشم
تازه اینام که چیزی نیست، بعد از یک زلزله هم متولد شدم
دیگه چی می‌خواهی جنس جور که بخوام خرافاتی باشم با این همه نوظهوری که به زندگی من راه یافت
 از پایان یک سیزدهم سپتامبری تا حالا
با این حساب‌ها دیگه جایی برای درگیری ذهنی من با عدد سیزده و ماه سپتامبر نمی‌مونه
حالا باز بگید سیزده نحس
لابد نحوستش برای کسانی بوده که من در زندگی‌شان حضور به‌هم رسوندم؟
  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...