کارهای ما میره برای بازبینی " انجمن نقاشان بینالمللی "
اوایل که ماعضو شدیم اینطور شلوغ نبود و یک ادمین به تمام امور رسیدگی میکرد
از هنگامی که گروه شلوغ شد و نفرات بسیار
گروهها بسیار شد و به ادمینهای متعدد نیازمند و فراخوان دادن کی حال میکنه ادمین بشه؟
منکه حوصله هیچ مدیریتی در هیچجا ندارم و اصلن هم وقت ندارم ، سکوت کردم
و از بین همانها که با هم در رقابت هستند ، ادمینهای جدید انتخاب شدن
یه لحظه اجازه
من جز یکی دو نفر، اصلن کارهای باقی رو نمیپسندم
زیرا به زور میخوان مدرن یا سورئال کار کنند و متاسفانه
نه سوادش هست و نه تکنیکهای ذاتی
در نتیجه افتادن به جون هم
منم که نه دنبال مدال و نه از پی مقام نون و ماست خودم رو میخورم و نقاشی میکنم
یعنی در واقع ازم بپرسن چه سبکی کار میکنی؟
هاج و واج نگاهش میکنم و میگم: سبک رنگ بازی
سکی ندارم بعد از این همه هجر و دوری از کار
باور دارم وقت تنگ است و من کلی عقب
فقط میخوام قبل از رفتن به دیار باقی، حتمن تکلیف تا اینجا یا تااونجای کار بیاد دستم
که آقا ما اومدیم با رنکینگ فلان هم داریم ترکت میکنیم
پس لابد اندکی هم زندگی کردیم
خلاصه که منم تصمیم گرفتم کار خودم رو بکنم و دل ندم به حریف
دیروز آلبومها رو در صفحهی خودم گذاشتم و چون در این مدت کلی از اعضا به لیست دوستانم اضافه شدن
کارها دیده شد، ادمین گرام هم از سر تدبیر
کار آخر رو که سه روز در انتظار تائید و آمدن بر صفحه بود را به روز کرد
خب آخه چه دردتونه؟
من رو میشناسی؟
در بچگی سیبلت رو کندم؟
یا پا جای تو گذاشتم؟
بابا بیانصافها منکه تا همین چند وقت پیش داشتم با نوشتنم حال میکردم
دست به رنگ نمیبردم
از کجا منو دیدی و می شناسی که باهام درگیر شدی؟
بعد شما میگید چرا اینطور چرا اونطور
من عرضهی جنگ و حق طلبی ندارم
ترجیح می دم کنج ایوان نون و ماست خودم رو بخورم با گلهام حال کنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر