۱۳۹۳ فروردین ۲۵, دوشنبه

نوادگان لیلیت




در کتاب مقدس، عهد عتیق داستانی هست درباره‌ی زوجه‌ی اول آدم، لیلیت « شه‌بانوی شب »
زنی مقتدر، آگاه، قلدر و زیر بار زور نرو
سی همین زدن به کاسه و کوزه‌ی هم و خدا هم دست بالا کرد و از دنده‌ی آدم
حوا را ساخت.
 که هم توسری خور بود و هم بسیارعالی  کولی می‌داد،
 تا آدم تونست بالاخره سر آسوده به بالین بذاره
 بعد از فریب این زوج فرهیخته و صاحب کمال توسط همسر سابق،‌
 بانو لیلیت و ابلیس با هم  تبعید شدن به شرق اقیانوس هند 
« ببین دست خودم نیست . هر چه می‌رم یه‌جوریی می‌رسم به اقیانوس هند  و وصل می‌شم باز به  خواب‌های شبانه‌ای که هنوز تاثیر شب قبلی بر عورای من به‌جا مونده » 
همان نقطه‌ی آغازین بشر
آدم و حوا هم تشریف بردن به شرق عدن و قابیل هم بعد از قتل برادر انداختند به سرزمین شام که در شرق، شرق عدن بود
به این نقطه که می‌رسم فکر می‌کنم: 
« پس عدن بر زمین بود که شرقش شد تبعید گاه آدم؟» 
قابیل همون‌جا  با دختر زمین وصلت کرد و بچه ساخت 
« باور مندهای به موجودات فرازمینی هم همین عقیده را ارائه می دن که فرازمینی ها به زمین آمدن و با دختران زمین هم‌بستر شدن »
خلاصه که شد بلای جون ما  و جناب یهوه ،عمر هزار ساله‌ی آدم رو 
به دلیل اختلاط با ژن زمینی؛ تبدیل کرد به یک صد و بیست سال  

« باز در این‌جا فکر می‌کنم: مگه قبل از آدم هم زمین ساکنی داشته؟ ساکنی که بتونه به چشم اولاد آدم بیاد؟ غیر از نسناس‌ها که در قرآن هم آمده  که پیش از آدم و هم زمان با جن‌های نادیدنی ساکن زمین بودند، نژادی بین میمون و آدم »

از اون‌طرف هم که بانو لیلیت و ابلیس وصلت مبارک داشتند و صد برابر اولاد آدم بچه پس انداختن و هم‌چنان می‌اندازند
« من می ذارم به پای تمام تجاوزات جنسی و بچه‌ها نامشروع »
این‌ها اطلاعات من تا یک‌ساعت پیش بود که به سادگی می‌شد بدی‌های عالم رو انداخت گردن اولاد این زوج نامیمون
کوتاهی عمر را هم گردن قابیل.
حالا این‌که چه‌طور از آدم تا نوح همه هزار سال عمر می‌کردن هم باید از قوم یهود پرسید
در قرآن از این خبرها نیست، آدم و جفتش
که آدم می‌تونه توی مرد باشی یا منه زن
بازم دمه قرآن گرم که ، جفت آدم رو  از دنده‌ی آقا نیافریده و موجودی‌ست مستقل  
اما خبر الان
از هر ۲۰۰ نفر یکی نوه چنگیز مغول است

یعنی معلوم شد یکی از اولادان بانو لیلیت، جناب چنگیز و خدا رحم کنه به ما اگر از وارثان ایشان باشیم
که من البته تمام بد کرداران روزگار را به ایشان حوالت می‌دم
 مگه می‌شه خدا خلقتش نا را ست باشه؟
  نمی‌شه
چون منم کج می‌شم
 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...