۱۳۹۳ اردیبهشت ۶, شنبه

اندکی، شمنی


کلی مرور کردم
حالا نه بگیم من شمنی، مرور اصولن حال آدم رو حسابی جا می‌آره
از کسی خبر ندارم
این‌که حس می‌کنم حالم بهتر می‌شه، یعنی بهم جواب داده تا حالا
همون‌طور که در مورد تنسگریتی جواب داده
شما می‌تونی یوگا کنی، یا حتا برقصی
موضوع این‌که نباید کل انرژی‌های حیاتی ته نشین کنه و با حرکات موزون هم که شده
باید کل انرژی‌ها را روزانه رفرش کرد
دوست داشتی می‌تونی بری زورخونه
کاری که اجداد ما می‌کردن
یا به‌جای مرور می‌تونی با یکی حرف بزنی 
هر چی که باور کردی حالت را بهتر می‌کنه
فقط نباید نشست
باید یه‌کاری کرد
برای بهتر شدن حال خودمون
نه چیزی بیشتر
بیرون از تو کسی نیست
خبری نیست
هیچ کس جز ما نمی‌تونه به رنج‌های بی‌پایان بشری
پایان بده
کافیه که قصد به خوب بودن کنیم
همین قصد هم کلی انرژی خوب داره
چه بهتر که بابتش چهارتا حرکت از خودت نشون بدی
مثلن می‌شه هر روز راس ساعتی مشخص
بری و به گلدانی آب بدی
اما باید قصد داشته باشه
مثلن قصد برای بهتر شدن حال و روزگارمون
به‌جای زحمت به دیگران دادن
از کول هم بالا رفتن
چشم هم را درآوردن؛ بهتر نیست کمی خودمون رو نوازش کنیم
بهش مهر بدیم و دوستش داشته باشیم؟
باور کن همه چیز بهتر می‌شه


لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...