سلام به یکشنبهای که نمیدونم در زندگی چندتاش رو تجربه کردم و چندتا در سهمیهام باقیست
سلام به زندگی و سلام به هر نفسی که میکشیم
همان نفسی که فقط میکشیم و با کیفیت و کمیتش کاری نداریم
مگر به هنگام قطع شدن
مثل همهی اجزاء زندگی که هست و داریم و نه میبینیم و نه قدردانیم
خدایا شکر که امروز را هم دیدم
روزی پر از زیبایی و خیر
حالا اینکه در این روز کی یارانه میگیره یا کی بنا نیست بگیره هم مهم نیست
من هر چه دارم به قدرش خرج میشه
هر چه پسانداز میکنم، حروم میشه
یعنی پساندازیهایی که از سر نگرانی برای فردای نیامدهاست،
همیشه برای مصارفی هزینه میشه که اصولا در برنامهی زندگیم نیست
نمیدونم سیستم چیه؟
اگر هم پس انداز نکنیم ما میمونیم و هراس از فردای نیامده
خلاصه که آخرش نفهمیدم
بکنیم یا نکنیم؟
پدر بزرگوارم شهری بهجا گذاشت و رفت
مام که فابریک میراث خور شدیم
ما هم آموختیم بذاریم برای ورثه، با این تفاوت که او میساخت و زیاد میکرد، تهش موند برای ورثه
ما نمیسازیم و زیاد هم نمیکنیم، نمیخوریم تا بذاریم برای ورثه
از پدر فقط گذاشتن برای ورثه رو خوب آموختیم، در حالیکه ایشان به تمام و به بهترین شکل زندگی هم کرد و گذاشت و رفت
این تنا الگوییست که از میراث پدران ما به جا مانده
انبار داری برای ورثه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر