۱۳۹۳ فروردین ۲۱, پنجشنبه

نی سیتی

 

یعنی تو فکر کن تا خود صبح تونسته باشم 5 دقیقه خواب عمیق داشته باشم.
همین‌طور بین مسافران پرواز  mh370  ول می‌زدم و سر درمی‌آوردم
حالا نه که فکر کنی، خبری؟
درد من همینه.
 از بچگی همین بوده، 
کافی‌ست طی روز به مطلبی توجه کنم و شاید دقایق و حتا گاه بیشتر از دقیقه به اون موضوع فکر کنم و شک نکن که درسته افتادم وسط ماجرا
در بیداری و رویا
جهان به تمام خلاصه به اون مطلب خاص می‌شه
مثلن زمان نگارش بهابل
  همین‌طور در مسیر سحابی‌های بسیار ول می‌زدم 
بین دو گرانش جابه‌جا می‌شدم
از سیاه‌چاله‌ها  به کرم چاله‌ها می‌پیوستم و شب‌ها 
سوار بر ریسمانی لطیف به صبح می‌رسیدم
گاه میان دو سیاره و در مسیر گرانش گم می‌شدم 
و گاه عظمت نی‌ستی مرا می‌ربود
از بیداری تا خواب نسبیت را گلدوزی می‌کردم،
 بل‌که پرده‌ی زمان را بدرم
و نتیجه‌ی چنین اشفته بازاری نمی‌شد، اسمش زندگی و سر سلامت
تو هم همینی، مال من از نوع ورنی و توی چشم زن شد به دلیل مصائب زندگی‌م
مال تو شاید فراموش شد دنبال الگوهای منطقی؟
گرنه که از آغاز همگی همین بویم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...