۱۳۸۵ مهر ۷, جمعه

زلیخا



گفتم زلیخا بذار یه کم غیبت کنیم
به نظر شما این جناب مه روی مه پیکر دربار فرعون یوسف اگه همون روزهای اول ، 
خانم رو کنج اتاق گیر انداخته بود ، 
دیگه این زلیخا انقدر عاشق و شیدا می‌شد ؟
در تانترا یوگا زن و مرد پیش از روز مقدس مدت‌ها با هم مثل خواهر و برادر زندگی می‌کنند . 

چون نباید بهم نزدیک بشن، 
شروع می کنند در ذهن از دیگری اسطوره‌ای ساختن یک .
هر چیز که تجربه نشه بزرگ می‌شه

ما هم با خودمون روراست باشیم

اگه رابطه‌ای بی‌زحمت بوجود بیاد دوستش نداریم ؟
این بانو زلیخا هم اگر یکبار کام دل از او ستانده بود دیگه
یوسف ، یوسف نمی‌شد


 

۲ نظر:

  1. pas belakhare eshgh chiye?
    chejoori bayad bashe?
    aslan ini ke man daram pas chiye?
    nyaz
    hasrat
    havas
    ya kamboode hessi ke hargez tajrobe nashode...
    taze fek konam akhar sar in zoleykhae vaghti javoon mishe dobare dige yoosefo nemikhad . na?

    پاسخحذف
  2. بانو همه را به یک چوب نزنید لطفا . البته در این که زلیخا هم تراز حس از هورمنها امریه می گرفت جای تردید هست . اما بعضا این در همه مصداق ندارد و گاه این در کنج گیر افتادن ها ،فاصله ها را از بین برده و دو نفر را محلول در هم می کند

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...