۱۳۸۵ شهریور ۲۶, یکشنبه

من




وقتی از خشم فریاد میزنیم , توجیه این که دیگری مرا آزرده خوب است , اما حقیقت نیست
دیگری زخمی کهنه را درونمان بیدار کرده و مسئولیت کهنگی اش با او نیست
این ها زخم های  من است که تیر می کشد
انسان خدا رو باش !
از قرار خالق محترم در مورد من یکی شرط را باخته و

فقعوله ساجدین شامل حالم نمی شده
همون بهتر که ابلیس به امثال من سجده نکرد
بد بخت خودش چندین هزار سال عبادت کرد تا بالاخره سر از بهشت درآورد
من که خودم رو هم نمی تونم جمع کنم چه به عرش و فرش
تا اطلاع ثانوی شعارهای بی کنتور ممنوع

۴ نظر:

  1. rasti in naghashiye ajib tekoon mide adamo...

    پاسخحذف
  2. rasti khale!!! aslan oon chera sajde nakard?
    mage aslan ekhtiyare entekhab dasht?

    پاسخحذف
  3. اما اگر این من نباشد تو انگیزه ای برای برخواستن و راه رفتن و ادامه زندگی نخواهی داشت . همان گونه که این چنین از انرژی تهی شده هستی و هر لحظه می بینم که بیقراری . این وبلاگ آینه خوبی است برای احوالاتت

    پاسخحذف
  4. سجده نکرد چون ما را می شناخت که می توانیم چقدر پست باشیم و خودخواه . او خود را برتر از انسان می دید که در بند هوس خود اسیر خواهد بود

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...