۱۳۸۵ مهر ۱, شنبه

زن قرمز پوش

یادم میاد قدیم ها یک زن قرمز پوش همیشه توی میدون فردوسی ایستاده بود
می گفتند : عاشق مردی بوده که سر قرار حاضر نشده . اون روز قرار بود اون سر تا پا قرمز بپوشه
البته شایعه زیاد بود . 

عده‌ای می‌گفتند : طرف،  رهی معیری بود
یکی می گفت:  قرار بوده با هم فرار کنند
آخری هم که : با تلفن با هم دوست شده بودند، طرف که اومده از دور که دیده اش در رفته
یا آخری که گفت :  همون شب عروسی آقا بوده
وای چه قدر اطلاعات از خودم به خرج دادم شوخی شوخی
فرشته هم یک ترانه برای زن قرمز پوش خوند
تو که نیستی منو حیرون تو خیابون ببینی


این همه صغری کبری برای این بود که بگم

 اگه یه نخود هوش به خرج داده باشی می فهمی که تازگی رفتم سراغ فال و نخود
آقا این تاروت رو شوخی نگیرین، چون از این به بعد من هم قراره به سبک کولی ها لباس بپوشم و فال بگیرم
آدم ها مجبورند برای پنهان کردن افسردگی یه کاری بکنند،  یا نه ؟




۵ نظر:

  1. دولت فخیمه وقت ایشان را هم محجبه کرد .
    من چند سال پیش یک بار او را مقابل فرش فروشی دیدم . به جای کلاه روسری قرمز داشت . ولی شنیده ام . حسرت به دل مرده

    پاسخحذف
  2. SAlam chEEEEEEEEE KHSHGeLEsh Kardi ......Eyyyyyyyyyyy wal
    hAlA nAkOne to rAm yEki qAl goZaShte treep FaL BaRDaSHTI ?

    پاسخحذف
  3. AdreS bEdE KOja VAy misTi BIam yEkAM BaRAt shAYe'e BeSaZiM
    TefLI gOli O beGu
    AZ in BE BAD bayad ghermez tanesh kone

    پاسخحذف
  4. این خانم قرمز پوش از دیشب بدجوری رفته رو نروم یا عصبم بهتره . یک حزن تاریکی وجودم رو گرفته .

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...