یک متن قدیمی به هر دلیلی امروز سهمرتبه بازشده و منم که مردة عوالم بالا و نشانهها فکر کردم بد نیست دوباره بیرامش اینجا
خدا رو چه دیدی؟
همیشه همینطوریا همه چیز از کفمون رفته
گفتم نکنه دوربین مخفی باشه و نمره بگیره، منم که عمریست خراب روحیة انسان خدایی این واحد رو بیفتم
برای همین با اجازة بزرگترها و کوچکترها
اینور آبیها و اونوری آبیها و ساکنین مقیم مرکز
مقیم استان مرکزی
همشهریهای تفرشی
خب چیه؟ فرهنگ ما اینه
برای هرکاری باید به هزار آیا و باید و امکان داره نداره فکر کنیم
وگرنه ممکنه تا حیثیت پدر بهدیدار باقی شتافته به زیر سوال بره. اینکه تازه وبلاگ است و عمومی
خلاصه که بعد از همه این صغری کبریها متن قدیمی رو دوباره پیوست میکنم. باشد که خداوند از من راضی و به روز قیامت سر بلند در برابر باقی ایستاده باشیم
ای خدا فقط پاچهخواریم رو به روت نیار
پیشاپیش از شما سپاسگذاری میکنم
به خاطر بياور ((موقعى را كـه پـروردگـارت از پـشـت فرزندان آدم ذريه آنها را بر گرفت وآشكار ساخت و آنها را گواه بر خويشتن نمود (و از آنها پرسيد:) آيا من پروردگارشما نيستم ؟ آنها همگى گفتند: آرى گواهى مـى دهـيم
راوی معتبره
بیشک، این اتفاق افتاده
چون ما به خواب میریم و آینده را میبینیم
آیندهای که هنوز تجربة فیزیکی نشده. من میگم خواب و خیال، یا همون تصویری که خالق به تجسمش گفت: کن فیکون . ما موجود شدیم
پس، این کشف اخیر و مهم منه
ما از فاصلة خلقت تا اکنون که وقت تجربة زمینی من رسیده، کجا بودیم؟
همه میگیم، کجا قراره بریم؟
اما از کجا اومدیم؟
میگفت در روز الست تمام خلق از آتش تسلیم گذشتند، غیر از کفار
ما همینطوری میدونیم هست.
مایی که الان اگر امامزمان پیداش بشه باید مدرک و سجلد بیاره تا کسی باورش کنه
اما از بچگی، فابریک باورش داریم
طی دو روز خونه دور سرم چرخید و کل ماجرا عوض شدخیلی چیزها معنای تازهتری گرفت
چیزی که عدهای فکر میکنند تناسخ یا رجعت اسمشه. عدالت الهی
هیچ معلوم نیست تا من نوبتم بشه و بشم سیبتلخ، توی کدوم گوری چه آتیشها که نسوزوندم و الان اینجام
بعد یاد اتوپیا یا مدینة فاضله افتادم. خب همینه دیگه
از قرار پیش از اینجا حسابی حالش رو بردیم و تحمل نداریم اینجا بمونیم
جایی که انسانها جفتهاشون را دیدن
منم اینها رو خوندم و شنیدم. این ایام ماه مبارک، خیر و برکتش به تمام به من رسید
اما نسبت بهشون یه حسایی دارم، مخصوص خودم
تصویری مثل قطعات پازل. به همان شیرینی
حالا میفهمم چرا بعضیها خیلی که نه انگار زیادی آشنان و تو فراموشی گرفتی، طرف کی بود؟
خلاصه که فعلا در جستجوی جهان تازه گرفتار شدم
بد طور
حالاتا حالا فکر کردی از الست تا حالا کجا بودی؟
بین این دوجا گیر کردم
خدا رو چه دیدی؟
همیشه همینطوریا همه چیز از کفمون رفته
گفتم نکنه دوربین مخفی باشه و نمره بگیره، منم که عمریست خراب روحیة انسان خدایی این واحد رو بیفتم
برای همین با اجازة بزرگترها و کوچکترها
اینور آبیها و اونوری آبیها و ساکنین مقیم مرکز
مقیم استان مرکزی
همشهریهای تفرشی
خب چیه؟ فرهنگ ما اینه
برای هرکاری باید به هزار آیا و باید و امکان داره نداره فکر کنیم
وگرنه ممکنه تا حیثیت پدر بهدیدار باقی شتافته به زیر سوال بره. اینکه تازه وبلاگ است و عمومی
خلاصه که بعد از همه این صغری کبریها متن قدیمی رو دوباره پیوست میکنم. باشد که خداوند از من راضی و به روز قیامت سر بلند در برابر باقی ایستاده باشیم
ای خدا فقط پاچهخواریم رو به روت نیار
پیشاپیش از شما سپاسگذاری میکنم
به خاطر بياور ((موقعى را كـه پـروردگـارت از پـشـت فرزندان آدم ذريه آنها را بر گرفت وآشكار ساخت و آنها را گواه بر خويشتن نمود (و از آنها پرسيد:) آيا من پروردگارشما نيستم ؟ آنها همگى گفتند: آرى گواهى مـى دهـيم
راوی معتبره
بیشک، این اتفاق افتاده
چون ما به خواب میریم و آینده را میبینیم
آیندهای که هنوز تجربة فیزیکی نشده. من میگم خواب و خیال، یا همون تصویری که خالق به تجسمش گفت: کن فیکون . ما موجود شدیم
پس، این کشف اخیر و مهم منه
ما از فاصلة خلقت تا اکنون که وقت تجربة زمینی من رسیده، کجا بودیم؟
همه میگیم، کجا قراره بریم؟
اما از کجا اومدیم؟
میگفت در روز الست تمام خلق از آتش تسلیم گذشتند، غیر از کفار
ما همینطوری میدونیم هست.
مایی که الان اگر امامزمان پیداش بشه باید مدرک و سجلد بیاره تا کسی باورش کنه
اما از بچگی، فابریک باورش داریم
طی دو روز خونه دور سرم چرخید و کل ماجرا عوض شدخیلی چیزها معنای تازهتری گرفت
چیزی که عدهای فکر میکنند تناسخ یا رجعت اسمشه. عدالت الهی
هیچ معلوم نیست تا من نوبتم بشه و بشم سیبتلخ، توی کدوم گوری چه آتیشها که نسوزوندم و الان اینجام
بعد یاد اتوپیا یا مدینة فاضله افتادم. خب همینه دیگه
از قرار پیش از اینجا حسابی حالش رو بردیم و تحمل نداریم اینجا بمونیم
جایی که انسانها جفتهاشون را دیدن
منم اینها رو خوندم و شنیدم. این ایام ماه مبارک، خیر و برکتش به تمام به من رسید
اما نسبت بهشون یه حسایی دارم، مخصوص خودم
تصویری مثل قطعات پازل. به همان شیرینی
حالا میفهمم چرا بعضیها خیلی که نه انگار زیادی آشنان و تو فراموشی گرفتی، طرف کی بود؟
خلاصه که فعلا در جستجوی جهان تازه گرفتار شدم
بد طور
حالاتا حالا فکر کردی از الست تا حالا کجا بودی؟
بین این دوجا گیر کردم
از ازل تا ابد بودی و هستی
پاسخحذفدر بین این دو مکان بی مکانی
گاهی به خواب می ریم
وقتی که بودن این دنیا رو تجربه می کنیم
و بعد بیدار میشیم دوباره تو همون دنیایم
همونطور که در این دنیا بعضی خوابها صادقه و راهنمای فرداته
تو اون خوابهایی که روحت می کنه و در جسم میره
وقتی بدن رو این طرف ترک می کنه و اون طرف بیدار میشی
تجارب لازم رو با خودش میاره
ما در این عالم هر شب میمیریم
خواب
و بیدار میشیم یه زندگی
با هر بازدم میمیریم
و با هر دم زنده میشیم
این مقیاس کوچکی است
از خوابها و بیداری های روح
که از بامداد ازل شروع میشه
تا شامگاه ابد
ولی سوال من اینه
پاسخحذفما قبل از اینجا کجا بودیم؟
amadam ye nazari bedam didam bayad bishtar behesh fekr kard, yeki doroz too ghatar dar hal raft o barghasht behesh fekr mikonam o baad nazaram ro migam.
پاسخحذفshad o sarkhosh bashin
پس لطفا بهخاطر من هم که شده در مسیر تمام آیکیوت رو بکار بنداز بلکه یکی به یک جوابی رسید
پاسخحذفاوه شرمنده که یادم رفت لفظ مبارک آیکیوی تفرشیت رو بکار بنداز را استفاده کنم
پاسخحذفنبوغ بزرگ
ghablesh begam ke dar masir har che kardam natonestam fekramo motemarkez konam, chonkeh beshedat kambood khab daram o to ghatar masir nim saati ro in chand ro chort zadam! (che hamshahri khomariii!!!??), ama belakhareh barayeh ma tafreshiha dar khab ham ye elhamati misheh az avalaem bala o paiin. rastesh aghlam riazi physic migeh: donya az mehayeh binahayat(azal) ta mosbat binahayat (ghiamat) emtedad dareh, ama har mojodi az giah o adam o heyvan tanha ghader be dark ye gesmat kochaki az in bazeh zamani va makani hastand. makhlas kalam ma naboodim bad miaiim o bood mishim va dobareh nabood mishim. ama donya hamchenan jari khahad bood barayeh digaran o bood hayeh digar.
پاسخحذفva ama harfe del: delam migeh(mikhad-doostdareh) ke man az avalesh boodam ta akharesham khaham bood, faghat darkam az boodaneh ke to in bazeh zamani makani az azal ta akhar kar modam taghiiir mikoneh, yani javab ghazieh be noo va nahveh hese boodan marboot misheh. ey kash haminjorii mibood. who knows!!??
پاسخحذفاگر حتی فقط یک نفر آدم فقط رویا بین بود
پاسخحذفو گاه در «ینده سرک میکشید و اتفاقات مهمی که گاه حتی به سرنوشت یک ملت ربط پیدا میکنه رو عینن ببینه و بعد با فاصله چند سال همان اتفاقات با همان ترتیب دوباره رویت بشه
یعنی کن فیکون
آیندهای که در نظر خالق رویت شده نه حتی ترسیم
اما الست هم همونی که گفتی
راستش بد جور کرمش گریبان منو گرفته که از لحظه احضار و پرسش الست بربکم؟ ما با همین شکل جسمانی حاضر شدیم
بعد چه به سرمون آورد؟
یه جا بودیم تا وقت تجربه زمین رسیده باشه؟
فکر کنم بشه
چون من خفن رویابین هستم