۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۲, شنبه

شرمنده تمام قد



مامی شوشوی سابقم هرموقع بهش می‌گفتی: ببخشید
طوری می‌گفت: وا ! من چه کاره‌ام که ببخشم. خدا ببخشت که تو دلت می‌خواست آب بشی و از دم در زمین فرو بری
مثل حالی که من الان دارم
اگر امروز امید به این داستان کامنت دونی من کلید نمی‌کرد کاشف سی‌هفت کامنت پنهان از نظر نمی‌شدم
فکر کن
مثل همه موهبت‌های خدایی دیگه که هست و تو نمی‌بینی
و حتا گاهی توی دلت یه نقی می‌زنی که چرا از دوستان خبری نمی‌بینی
مثلا خانه دوست کجاست؟ یا کو دیواری که می‌شد بهش تکیه کرد یا خدای مسیح
و خدا منو نبخشه اگر قضاوت بدی بیش از این کرده باشم
ولی با جهل می‌شه تا کجاها که نرفت

خلاصه که جمیع رفقا شرمنده بیسواتیه تلخ کامنت‌ها پنهان شده بود
من فقط و فقط
بی‌گناهم
می‌گی نه؟
از خانم والده ......نه. از یکی دیگه بپرس

۲ نظر:

  1. برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
    تو هم گمشو ز من ای دل که آن دلدار می آید
    مسلمانان مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید
    که کفر از شرم روی یار مسلمان وار می آید

    پاسخحذف
  2. که کفر از شرم روی یار مسلمان وار می آید

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...