۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

رنگین کمان مهرت مانا



امروز هم به خیر و خوشی گذشت
جان مادراتون این‌که من گاهی گیر می‌دم به خدا، باعث نشه فکر کنید من چنین غلطی اصولا در ذاتم هست
فقط گهگاه این ابلیس نامرد می‌آد و وسوسه‌ام می‌کنه
خب منم و آدم و از اول و پدر جدم اینا گول‌خورمون
ژنتیکی در برابر این
ابلیس ناقلا ملس بوده
هی نمی‌دونم چی می‌شه که به خودم می‌آم می‌بینم، باز گول خوردم
حالام شمام جدی نگیر من نماز ظهر و عصرمم خوندم و دارم به میمنت و مبارکی و در پناه خالق هستی و با خداوند یکتای درون داریم می‌ریم بیرون
کمی غروب نگاه کنیم
گپ بزنیم و شکر خدا کنیم
در ضمن من از خیل
ی‌ از شما بزرگتر و هرچه می‌کنه حتما طبق قوانین بزرگ‌ترها یک دلیل مهمی داره
که دلیلی نداره شما هم نگاه به دست من کنید
برای همین با تشکر و قدر دانی از هر لحظه امروز و فردا و فرداهای دیگر از جناب خالق عالی‌قدر
و سپاس از نور و دم و لحظه که همخوان است و آبی رنگ
می‌رویم به جستجوی راهی قشنگ
عصر همگی رنگین کمون
ی
ولی مانا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...