اینجوری است که باید خودش بیاد. با قصد و اراده نمیشه. یا من بلد نیستم. از روزی که اومدم چهار خطم کار نکرده بودم و دلم میخواست همهاش پایین باشم و باغبونی کنم
اما یکهو امشب دلم کار خواست. اما نه اون فایل سابق. یک کاغذ سفید
برای کلماتی که پشت در منتظر بودند من از این قالب قدیم داستانم دل بکنم. تا بیان و پشت هم سرجای خودشون بشینند. دلم خواست همهچیز رو تغییر بدم
دلم خواست از اول بنویسم. این آدم آزاد در اینجا بنویسه بجای محبوسی که در پایتخت مثل ماهی بیرون افتاده از آب داشت بال بال میزد
حالا فهمیدم برنامه چیه. روزها باغبونی و شبها کار
غلط نکنم این میسیو جبرئیل شبها میاد اینورها
جاتون خالی . یک صدایی اومد از روی شیرونی. انگار یکی بپره جفت پا روش. البته ممکنه به شرط اینکه بال داشته باشه
خدایا خودم و میسپارم به تو. رفتم همهجا رو دیدم. ولی چه میدونم بیرون خونه چه خبره؟
نگهبانی هم تا اینجا فکرش را از سر بیرون کن
امشب منم و هیچکاک. بیا وقتی قصه جن و پری بنویسی باید وارد ماجرا هم بشی. اگه ندیدمتون حلالم کنید که آخر این دار و دسته لیلیت آره و اینا. اصلا از سر شب صداهای دوگانهای از کوه میاد. شاید عروسی نوه اکوان اینا باشه؟
اما یکهو امشب دلم کار خواست. اما نه اون فایل سابق. یک کاغذ سفید
برای کلماتی که پشت در منتظر بودند من از این قالب قدیم داستانم دل بکنم. تا بیان و پشت هم سرجای خودشون بشینند. دلم خواست همهچیز رو تغییر بدم
دلم خواست از اول بنویسم. این آدم آزاد در اینجا بنویسه بجای محبوسی که در پایتخت مثل ماهی بیرون افتاده از آب داشت بال بال میزد
حالا فهمیدم برنامه چیه. روزها باغبونی و شبها کار
غلط نکنم این میسیو جبرئیل شبها میاد اینورها
جاتون خالی . یک صدایی اومد از روی شیرونی. انگار یکی بپره جفت پا روش. البته ممکنه به شرط اینکه بال داشته باشه
خدایا خودم و میسپارم به تو. رفتم همهجا رو دیدم. ولی چه میدونم بیرون خونه چه خبره؟
نگهبانی هم تا اینجا فکرش را از سر بیرون کن
امشب منم و هیچکاک. بیا وقتی قصه جن و پری بنویسی باید وارد ماجرا هم بشی. اگه ندیدمتون حلالم کنید که آخر این دار و دسته لیلیت آره و اینا. اصلا از سر شب صداهای دوگانهای از کوه میاد. شاید عروسی نوه اکوان اینا باشه؟
سلام خاله کیمیا
پاسخحذفماه مهمونی خدا شروع شده
برای منم دعا می کنی که خدا به قول خاله آزاده یه نگاه خوشگل بهم بکنه
ازت ممنونم