خدا جون قربونت برم من در بست
فکر کن
آقا خروسه داره میخونه! بلبل جنگلی و پرندههای دیگه که افتخار آشنایی باهاشون را نداشتم هم میخونن و من اینجام
آزاده ، بانو جان. چقدر از این گفتیم که آدم بره یهجا که صبحش با صدای خروس آغاز بشه
من در همان نقطه استجابتم و این مدت هنوز راز را نشندیده بودم
خروس میخواند و من
در مییابم که آرزوهایم را زندگی میکنم
شاید باید در طرح آرزوها هم تجدید نظر کرد؟
فکر کن
آقا خروسه داره میخونه! بلبل جنگلی و پرندههای دیگه که افتخار آشنایی باهاشون را نداشتم هم میخونن و من اینجام
آزاده ، بانو جان. چقدر از این گفتیم که آدم بره یهجا که صبحش با صدای خروس آغاز بشه
من در همان نقطه استجابتم و این مدت هنوز راز را نشندیده بودم
خروس میخواند و من
در مییابم که آرزوهایم را زندگی میکنم
شاید باید در طرح آرزوها هم تجدید نظر کرد؟
جای منو خالی کن و آرزوهای منم دعای استجابت...
پاسخحذفبه خروسه هم سلام منو برسون بگو آزاده یه داداش تو رو بزرگ کرده بود اسمشم جوجول بود;)
...خیلی دوسش داشتم...اما خب یه روز بعد اینکه یه جوجه کباب استثنایی خوردم و کلی به به و چه چه کردم... بعدش متوجه نگاهای بودارِ بقیه شدم....بله ه ه ه
قربونیش کرده بودن جوجول منو:((
:p
خاله این قسمت آخرو به خروسه نگیااا:p
راجع به جریان دایی هم باید بگم هنوز من خیلی بچه ام...
پاسخحذفتازه بعد کلی دارم متوجه میشم که آدما چقد میتونن پست باشن...و همه یه رابطه های عمیق دوستانه و خنده ها و مهربونی ها حتی میتونه فقط یه توطئه باشه و بعدش بوی گند خیانت ازش بلند شه...
تازه دارم میفهمم به هیشکی نباید اعتماد کنم حتی به خودم!!!!
اون داره همه یه تلاششو میکنه که هر کی کنارم دارم از خونوادم از عزیزترینااامو ازم بگیره....بدون اینکه حتی حرفی بینمون بشه با من دیگه حرف نزده و شده دشمن خونی....
واسه من دیگه مرد!!!!
سلام
پاسخحذفحسابی عشق میکنی ها خاله :*
همیشه به خوشی و خنکی :*