بهبه چه روز خوب و بیباران، اما پر گلی
راستش از دیروز تو این فکرم این آسمون آبی که بالای سر ماست
همون آسمون خداست، یا اون آسمونی ست که درگیر آلودگی و ایناست؟
باور کن هر چی نگاه کردم، آسمون آبی بود
ولی از اینجا و از بالا و دور که میبینم
اوه ه ه ه چه هوای آلودهای، خدا عاقبت همه را بهخیر کنه
ولی درگیر یه چیز دیگهای شدم
اینکه
آسمان آبی که از زیرش پیداست، حقیقی تر، یا آسمونی که از این دورها
پر از دود و سرب و ایناست؟
راستش یومیه همینطوری ریپ میزنم
بعدش را خبر ندارم
یعنی رسومات دیدن همینه
تا وقتی در مرکز تصویر قرار داری، همه چیز یه جور دیگه است
کافیه چند قدم از ماجرا دور بشی و از بیرون نگاهش کنی
همهچیز زیر و رو میشه
یعنی
زندگیمونم همینه. تا وقتی وسطشی یه چیزه
وقتی از بیرون میبینی
اصلا اونی نبوده که می دیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر