۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

من یا EGO؟



نصف شبی از خواب پریدم و با هجوم افکار ناخوش‌آیند
یا بهتره به‌گم با رژه‌ی دردسر ها در محله‌ی ذهن
خواب از سرم پریده بود و نمی‌تونستم ساعات بین دو زمانی را تاب بیارم
همه افکاری که در بیداری کنترل می‌شه
در بین خواب و بیداری هجوم می‌آره
و کسی را ملاقات می‌کنم
که نیستم
یه موجود ترسیده‌ی ............ حیوونی
باور کن صبح خودم هم حیرون می‌شم که این نصف شبیه کیه؟
استاد منفی بافی، ترس، ....... هرچه بیچارگی هست


لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...