۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

یک آسمان


الهی صد هزار مرتبه شکر که هستی و باران را آفریدی
دیدی؟
عجب تصویر زیبایی، به به
کیف کردم
چه دیشب و چه وقتی که صبح پرده‌ی اتاق را کشیدم کنار
آسمانی صاف با اندکی ابر پراکنده
خوبیه آسمون به آسمون بوندش و ما هم یه چی شبیه آسمون
ابرها می‌آن و می‌رن، سفید، خاکستری، گاهی زرد و صورتی
بسته به نوری که در فضا جاری است
اما آسمان هم‌چنان و همیشه آبی است یا بهتره بگیم، بی‌رنگ خواهد ماند
ما هم همین‌طوریا زندگی می‌کنیم
اندوه، خشم، دردسر، بیماری و ..... می‌آد و می‌ره
مهم اینه مثل آسمون ، خودمون بمونیم
خاطره‌ی عبور یک ابر هست
اما تاثیرش مداوم نخواهد بود
همون‌طور که این چند روز نگاه‌م در آسمان تخم گذاشته بود و باران نمی‌آمد
کمی طول می‌کشید، خاطره‌ی باران کم‌کمک می‌رفت و جاش را به وحشت خشکسالی می‌داد
فقط این ذهن ماست که فرض می‌کنه آسمان بی‌ابر است
نه حقیقت آسمان 
در نقاط دیگه آسمان هنوز ابری می‌شه، می‌باره و گاه هم سیل
ولی مدتی که این‌جا خبری نبوده،  باعث نمی‌شه باور باران را از دل‌ها برداریم
نه؟
پس آسمان بمانیم
آسمانی بی لک و شاهد عبور ابرها و بارش باران
ولی هم‌چنان یک آسمان


لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...