۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

آقتاب پزون






دیروز خوش‌حال بودم بارانی و ابری‌ست
گزارشگر خبر گفت:
 امروز هم ابری و بارانی‌ست
ته دلم شاد شد، زیرا
داریم به سمت گرمی می‌ریم و از این پس هر روز ابری  قنیمت می‌شه
صبح یه نموره ابری بود و تا حالا که به‌کل آفتابی‌ست
خوشی‌م خط خورد
این آفتاب از حالا به بعد برایم دوست نداشتنی‌ست زیرا 
اجباری و اضافه می‌شه
همین حالا هم هنوز این آفتاب در چلک دوست داشتنی‌ست 
زیرا اون‌جا تا تیر ماه نهایتن بشه تا سر ظهر آفتاب رو دید
بعدش هر چه بر دریا تابیده، ابر می‌شه و می‌آد بالای سر ما جمع می‌شه
و خورشید می‌شه حسرت
  ایراد زیر سر آفتاب نیست
مقصر منم که همیشه همه چیز رو بر عکس دوست دارم
اونی که هست رو نمی‌خوام 
ولی اونی که نیست رو با تمام وجودم می خوام
تا هنگامی که نیست

۱ نظر:


  1. سپاس قربان
    شما لطف دارید
    تا هنگامی که به خویشتن رجوع نکنیم از شناخت خود ناتوان و در گریبان زندگی سرگردان
    مهم برداشتن اهمیت از سایرین است
    من هم برداشتم
    مهم نیست چه کسی مرا چه‌گونه قضاوت می‌کند؟
    مهم منم که نمی توانم با کلاف سردرگمی به‌نام من به زندگی ادامه دهم و شاد هم باشم
    از زمانی که دریافتم خطاکار اعظم منم
    راهی نبود جز شناسایی خودم
    فارغ از نظر دیگران

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...