مگرمیشه با برنامه ریزی یا قصد دل به کسی بست؟
یا ممکنه یه عمرم نشسته باشم تا فقط یکی بیاد و حاضر باشه عاشقم بشه یا نه؟
یا اصلن سن من
یا تفکرم جای خالی برای چنین داستانهایی داره؟
این همه که نگرانم وقت رفتن برسه و هنوز خودم رو شناسایی نکرده باشم
جایی برای دلدادگی نداره
اصولن اگه اینکاره بودم، هزار سال بعد از متارکه هنوز تنها بودم؟
یا کسی نبوده دوستم داشته باشه و معطل شما بودم؟
نه گندم صفحهی یک تین ایجر و نه راه منم مسیری زنانه
از این رو انگولکم نکن عامو که آخرش مجبور شم یه چی اینجا یا یهجای دیگه بهت بگم
اصولن خرد خوب چیزیه
و جسارت لازمهی زندگی
ولی
خدا عقل داده تا تفکر کنیم و بعد دهان بگشاییم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر