۱۳۸۶ شهریور ۹, جمعه

adsl


خطوط پر سرعت، کم سرعت و انواع گول‌زنک را جمع کردیم که از حجم یاوه‌گویی های ذهنی برهیم و هر لحظه در جهانی آن‌لاین باشیم که درش یک هم‌ صحبت و مونس نداریم
تهران مثل آنتی‌بیوتیک دقه‌ای یبار میام وبلاگ باز می‌کنم. کانتر وجب می‌زنم تا ببینم برای کی مهم هستم؟
کی می‌خواد از اراجیف ذهنی‌ام باخبر بشه؟ و الی آخر
حتی آمد و رفت از ما بهترونی از آنسوی خلیج داغ که به خودم قول دادم دیگه اسمشو اینجا نبرم
شاید حتی وحشت دارم که آیا هنوز دوست داشتنی‌ام یا نه؟ و هزار مرض دیگه
اما اینجا نه نیاز به این نوع خطوط هست نه برق و ماهواره. می‌شه به سبک سرخپوست‌ها با دود علامت داد و مش حسن را خبر کرد
می‌شه درخت را بغل کرد و باهاش گپ زد. از انرژی منفی دوستداران خبری نیست و حتما کسی برام سینه نمی‌کوبه که الهی جز جیگر بگیرم
یا احیانا گوش شیطون کرد چیز والدینم کنه
تا چشم کار می‌کنه، طبیعت و سبزی که به ذهن اجازه پرسه گردی در پیچ و خم زوایای تنگ و تاریک پایتخت نمی‌ده
بالاخره همه یه روز رجوع به اصلشون می‌کنن
غلط نکنم اصلیت من به همین مورو ملخ‌ها می‌ره یا به همون تارزان جون

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...