از دنیا راضی نیستیم. ازدواج میکنیم
بعد از مدتی باز حوصله سر میره، بچه دار میشیم
وقتی بچه دار شدیم، میفهمیم که دنیا از دست به در شده
میآییم دنیا را نجات بدیم، سعی میکنیم اون را شکل آرزوها و نکردههای خودمون کنیم
غافل از اینکه، بچهها فقط از ما وارد جهان میشن. ولی برای خودشون. نه برای ما
ما نمیپذیریم
مگه میشه؟ عمری قالب غلط بهما زدن. باید یه جایی ما قالب درست و نشون بدیم. در حالیکه
بچهها برای آرزوها و توانایی های خودشون به دنیا میان
کاش از روز اول قلم آرزوهای خودم را به دست میگرفتم و دنیا را چنان میکشیدم که میدیدم
شاید آسمان من هرگز آبی نبود. شاید ارغوانی یا سبز بود
اما گفتند: آسمان آبی است. خدا و بهشت و جهنمش آن بالاست.
گفتیم چشم
بعد از مدتی باز حوصله سر میره، بچه دار میشیم
وقتی بچه دار شدیم، میفهمیم که دنیا از دست به در شده
میآییم دنیا را نجات بدیم، سعی میکنیم اون را شکل آرزوها و نکردههای خودمون کنیم
غافل از اینکه، بچهها فقط از ما وارد جهان میشن. ولی برای خودشون. نه برای ما
ما نمیپذیریم
مگه میشه؟ عمری قالب غلط بهما زدن. باید یه جایی ما قالب درست و نشون بدیم. در حالیکه
بچهها برای آرزوها و توانایی های خودشون به دنیا میان
کاش از روز اول قلم آرزوهای خودم را به دست میگرفتم و دنیا را چنان میکشیدم که میدیدم
شاید آسمان من هرگز آبی نبود. شاید ارغوانی یا سبز بود
اما گفتند: آسمان آبی است. خدا و بهشت و جهنمش آن بالاست.
گفتیم چشم
چقد غصه میخورم و از دست خودم شاکی میشم....
پاسخحذفمن خیلی خودخواهم..