۱۳۸۶ مرداد ۱۲, جمعه

و کلمه خدا بود


میان حزن عاشقانه‌اش گفت
بانو جان، فقط یکبار، یک کوچولو عاشق بشم. دیگه هیچی نمی‌خوام
برق از سرم پرید
گفتم: عزیزم. دوباره می‌شینی مثل الان گریه می‌کنی
قدیم‌تر هم گفته بودی« فقط عاشق بشم.» انقدر در فکر عشق بودی که نفهمیدی عاشق کی شدی. اما، خب وقتی می‌گی: یه کوچولو
کائناتم بهت یه کوچولو می‌ده. بعدش دوباره زار نزنی چرا رفت؟
گفت: اوه نه منظورم،زمانش نبود. آرزوش بود
کائنات با منظور ما کار نداره. اون طبق قانون" اراده، کلمه، صوت " عمل می‌کنه باید مواظب کلامی که به زبون میاری باشی
خداوند ما را همین طور خلق کرد
اذا اردنه ان یقول له کن فیکون
ما به امر نافذ خود هرچه را اراده کنیم و گوییم موجود باش. موجود خواهد شد
روح همه از روح اوست. پس قدرت کلمه کم و زیاد باماست و سیستم عمل‌کرد هستی
من می‌گم: خدایا عشق را به‌من حادث کن

۱ نظر:

  1. khosha be haleh hazrat vala! bada be hal bandeh ke na amre nafezi daram o na erade kamel o seft o sakhti!
    az goftar ham ke nagoo, ba loknat tamam be zoor klamat namafhoomi ra az mian halgh o bini o dandanha biron midaham!
    rasti: kam mandeh bandeh ra rozeh khan moarefi konid!!??? parishanihayeh ..., nalehayeh ..., roozeh hayeh ...!!!???

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...