۱۳۸۶ مرداد ۱۵, دوشنبه

اندر مرض ما


باز من می‌گم، آی عشق چهره آبی‌ات پیدا نیست
شما نگید، وای دوباره شروع کرد
بیا ! شدم موتور بی‌آب و بنزین و روغن
یا تلفن همگانی بی کارت. که ارتباط وصل نمی‌کنه
البته بعضی درجریانند که این مرض تا حدود زیادی به عوامل ژنی و بومی قبیله من ارتباط داره و از امراض نژادی به‌حساب میاد
از بد یا خوب روزگار؛ در بعضی نقاط ولایت این بیماری چنان شایع می‌شه که از شدت علائم بالینی دنیا خبر می‌شن
پس خیلی هم دست من نیست
غلط نکنم بعضی‌ها هم که نمی‌گم، کی! به این بیماری دچارن ولی به روی خودشون نمیارن
همه‌اش تقصیر این آب و هوای کوهستانی است
وگرنه منکه می‌دونید، فقط بی‌گناهم

۱ نظر:

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...