توی کلاس همیشه جام آخر همه بود. در نتیجه شناور در رویا ساعات پشت هم طی میشد و من الکی قبول میشدم
دوران راهنمایی هم که از بعضی پسرهای کلاس حتی بلند تر بودم. این لطف را داشت که سر دسته اراذل بودم و در مدرسه رئیس دزدها
در دبیرستان این قد بلند کار دستم میداد. نه تنها همیشه قاطی لوش لوش معروف دبیرستان مرجان ته کلاس بودم و شاهد انواع اعمال خطرناکی بودم که تا صبح خواب از چشمم میبرد و دوباره خوابآلوده برمیگشتم دبیرستان
دخترها معمولا کوتاهتر و من نردبان دزدا روم نمیشد با هیچیک پا از مدرسه بیرون بذارم و همیشه تنها بودم.
حالا باید بفهمم که از کدام جناح دشمن ضربه خوردم. همیشه بالاخره یکی مقصره نداشتههای من باید باشه. وگرنه که من فقط ماهم
همهاش زیر سر این اجداد مسخره ( استرالوفيتکوس) بود که از بس شکمو بودن و دنبال شکم دویدن قد کشیدن
حالا من اینهمه بدبیاری نژادی را کجا بذارم؟
دوران راهنمایی هم که از بعضی پسرهای کلاس حتی بلند تر بودم. این لطف را داشت که سر دسته اراذل بودم و در مدرسه رئیس دزدها
در دبیرستان این قد بلند کار دستم میداد. نه تنها همیشه قاطی لوش لوش معروف دبیرستان مرجان ته کلاس بودم و شاهد انواع اعمال خطرناکی بودم که تا صبح خواب از چشمم میبرد و دوباره خوابآلوده برمیگشتم دبیرستان
دخترها معمولا کوتاهتر و من نردبان دزدا روم نمیشد با هیچیک پا از مدرسه بیرون بذارم و همیشه تنها بودم.
حالا باید بفهمم که از کدام جناح دشمن ضربه خوردم. همیشه بالاخره یکی مقصره نداشتههای من باید باشه. وگرنه که من فقط ماهم
همهاش زیر سر این اجداد مسخره ( استرالوفيتکوس) بود که از بس شکمو بودن و دنبال شکم دویدن قد کشیدن
حالا من اینهمه بدبیاری نژادی را کجا بذارم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر