۱۳۸۶ مرداد ۱۱, پنجشنبه

اجازه؟


خدایا اگه ازت یه چیز بپرسم تو عصبانی می‌شی؟
حالا حتما حتما لازم بود این جهندم و بسازی که آدم هی وقت خواب چیزای خطرناک بیاد تو کله‌اش که ، اگه آقای توسری بفهمه زبونم و می‌کنه؟
راس‌راستی تو این آقای توسری رو می‌شناسی؟
اون می‌دونه تو واقعا کی هستی؛ میگه تو رو می‌شناسه!!ازم قول گرفت، حتی یواشکی با خودم فکر نکنم
تو کجایی
چکار می‌کنی؟
جهندم کجاست ؟
اصلا تو هستی؟
به هیچ‌کی هم نگم که، تو هم گول شیطون و خوردی باهاش سر ما شرط بستی
هیچ‌جام ‌نگم که، تو
همه جا و توی همه آدم‌ها هستی؛ ولی، آخرش قیامت که شد باهاس یا همه رو ببخشی
یا خودتم بیای با ما، جهندم
ببخشیدا
تو خواستی ایی طفلی این‌قده کوچولو باشه؟

تو راس راستی نمی‌خواستی اونا سیب بخورن؟
یا اینجوری گفتی که حتمنی بخورن؟
بابای اکبر به یکی گفت: آدم‌کشه از دوستای تو ست
آقای پلیس برد پدرش و درآورد
من وقت قیامت بهت می‌گم: اوهوکی! من‌که حرفای شیطون و گوش نکردم
همه‌اش حرفای تو بود ، خواستن افتادن برگ و اینا
به‌خدا! خودت تو کتاب دینی‌مون نگفتی: برگا بی اجازه ‌ات نمی‌افتن؟
تو نگفتی روحت و فوت کردی تو ما؟
تا دلم عشق می‌خواد. زودی می‌ترسم و ازت خجالت می‌کشم که فکرای بدبد کردم
ولی ببخشینا، چرا عشق مال شما نبود و آدم باهاش میره جهندم؟
مگه شیطونم خدا بود که عشق و ساخت؟
گلی خانوم .........................

۱ نظر:

  1. saaalaaaaaaaaaaaaam goli jooooni
    kojaee baba? delam vasat tang shode
    akhe zalil nashi goli az in chiza migi tusaree nemizare mashhur beshi o eynake siah bezani. yekam khoda ro vel kon bezar azadet konan. hanuz tu habsee ya dar umadeeee. qorbunet beram man

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...