یکی از نکات عمدهای که بهطور معمول پیش میآد و همه بیتفاوت از کنارش میگذریم
تاثیرات احوال دیگران برماست در شروع صبح یا حتا درمیانة روز یا شب
بذار اول بگم
صبحت بخیر عشق من
این یه جمله از وقتی بیدار شدم تا برسم اینجا همینطوری مونده بود توک زبونم و نه بیرون میجست و نه برمیگشت به ذهنم
خب همینطوری که الکی آدم به کسی نمیگه، عشق من
ولی تو وقتی صبح چشم باز میکنی و یک خروار حرف عاشقانه و نگفته در دهان تجمع بیمجوز و غیر قانونی کردن
چه میتونی بکنی جز سرکوب، اعمال خشونت خود برخود، خفقان و در نهایت
شکنجه و .............. اوه حتا فکرش را هم نمیتونم بکنم
بهتره در همین حیطههای زمینی مثال بزنیم
حرمت ایران که بازی و مزاح نیست و سرکوب شدهها قهرمان ملی، ربطی به من زپرتی ندارن
خلاصه که برای کنترل این جملة نجیب و عاشقونه مجبوری خودت رو ریز ریز کنی و ممکنه کار به جاهای خیلی بالایی بکشه
حالا باید دید که کی و چرا شب گذشته به من در نهان عشق ورزیده؟
باور کن همین جوریهاست.
وقتی زیادی و بیخودی ذهنت درگیر یکی میشه، مال اینه که خط رو خط افتاده و اون در حال پخش همان جنس عواطف و احساساتیست که صبح وقت بیداری تو از خواب با خودت برگردوندی
حالا گو اینکه یه عالمه راه و دلیل دیگه هم هست که دیگه زیادی میره تو مایه ساحری و دون خوان بازی که جای اونا اینجاها نیست
کاش میشد بری خفت یارو رو بگیری و ادعانامه بدی به آقا منو بیوقته زابرا کردی
داشتم نون و ماست خودم رو میخوردم. تو اومدی و با فکر به من منو از جای خودم بلند کردی و در نقطه عشق نشاندی
حالا چشمت دراد بیا و باقیش را تمام کن
البته از اونجایی که معلوم هم نیست او آدم مال و به درد بخوری برای عاشقیت باشه، زیاد روش معتبری به حساب نمیآد
پس بهتره فقط به این بسنده کنم که عقده ها را فرافکنی و از خود خارج کنم
آی زندگی سلام
سلام عشق من صبح بخیر
چهقدر خوبه که تو بتونی در اولین جملة آغازین روز از واژگان مهر استفاده کنی و روزت را با زیبایی و عشق بپیوندی
سلام به اونی که نمی دونم کیست و انرژی خوشرنگ عشقش منو امروز قشنگ کرده
سلام به عشق که اسباب همة زیبایی هاست
عشق من سلام
تاثیرات احوال دیگران برماست در شروع صبح یا حتا درمیانة روز یا شب
بذار اول بگم
صبحت بخیر عشق من
این یه جمله از وقتی بیدار شدم تا برسم اینجا همینطوری مونده بود توک زبونم و نه بیرون میجست و نه برمیگشت به ذهنم
خب همینطوری که الکی آدم به کسی نمیگه، عشق من
ولی تو وقتی صبح چشم باز میکنی و یک خروار حرف عاشقانه و نگفته در دهان تجمع بیمجوز و غیر قانونی کردن
چه میتونی بکنی جز سرکوب، اعمال خشونت خود برخود، خفقان و در نهایت
شکنجه و .............. اوه حتا فکرش را هم نمیتونم بکنم
بهتره در همین حیطههای زمینی مثال بزنیم
حرمت ایران که بازی و مزاح نیست و سرکوب شدهها قهرمان ملی، ربطی به من زپرتی ندارن
خلاصه که برای کنترل این جملة نجیب و عاشقونه مجبوری خودت رو ریز ریز کنی و ممکنه کار به جاهای خیلی بالایی بکشه
حالا باید دید که کی و چرا شب گذشته به من در نهان عشق ورزیده؟
باور کن همین جوریهاست.
وقتی زیادی و بیخودی ذهنت درگیر یکی میشه، مال اینه که خط رو خط افتاده و اون در حال پخش همان جنس عواطف و احساساتیست که صبح وقت بیداری تو از خواب با خودت برگردوندی
حالا گو اینکه یه عالمه راه و دلیل دیگه هم هست که دیگه زیادی میره تو مایه ساحری و دون خوان بازی که جای اونا اینجاها نیست
کاش میشد بری خفت یارو رو بگیری و ادعانامه بدی به آقا منو بیوقته زابرا کردی
داشتم نون و ماست خودم رو میخوردم. تو اومدی و با فکر به من منو از جای خودم بلند کردی و در نقطه عشق نشاندی
حالا چشمت دراد بیا و باقیش را تمام کن
البته از اونجایی که معلوم هم نیست او آدم مال و به درد بخوری برای عاشقیت باشه، زیاد روش معتبری به حساب نمیآد
پس بهتره فقط به این بسنده کنم که عقده ها را فرافکنی و از خود خارج کنم
آی زندگی سلام
سلام عشق من صبح بخیر
چهقدر خوبه که تو بتونی در اولین جملة آغازین روز از واژگان مهر استفاده کنی و روزت را با زیبایی و عشق بپیوندی
سلام به اونی که نمی دونم کیست و انرژی خوشرنگ عشقش منو امروز قشنگ کرده
سلام به عشق که اسباب همة زیبایی هاست
عشق من سلام