تو هم دائم مثل من با زمان درگیری داری؟ نه از نوع درگیریهای خیابونی
درگیریهای خیلی خیلی خاموش و بیصدا. کاملا درونی
یه چی تو مایههای سیر و سرکه و اینا که معلوم نیست دچار دل مالش و اضطراب مداوم شدم یا نه واقعا زمان یکی از اون مسائل حیاتی زندگی بشری شده
تو چطور؟ توهم هی فکر میکنی، داره دیر میشه؟
یا چه زود بوده؟
یا کاش بهموقع اومده بودم
کاش بهموقع رفته بودم یا اصلا کاش بیموقع به دنیا نمیاومدم
خب بین این همه تاریخچة بشری وقت تنگی بود بین اینهمه انقلاب و جنگ و بدو بدو دیر شد به دنیا بیاییم؟
در هر چیزی بیوقته شدیم و خوابزده
یهوقتایی با خودم درگیر عاطفی دارم. اما باید به جایگاه منطقی و فردا صبح هم فکر کنم. مثلا مواردی مثل الان پریا
دلم میگه برو دنبالش، منطقم میگه، زیادی داره تکراری میشه
تقریبا هرسال تابستون همین بساط
بعد دلم میگه: خب تو چه مادری هستی. نباید بدونی بچهات کجاست؟
دستم میره برای گوشی، یاد داد و بیدادش و بیتربیتیش که میافتم دستم عقب میآد
میترسم هی بدتر اندر بدتر بشه. آخرش میگم: یا آدم میشه و خودش میآدإ یا نه که برگرده هم یه در میون میخواد ازم باج بگیره که: منکه رفته بودم. تو زورم کردی که برگرد
تقریبا اتفاقی که سالی یکی دوبار تکرار میشه
خلاصه که حتا در مورد گفتن دوستت دارم هم باید موقع شناس بود
مرد یا زن نداره، هر آدمی یه جوره بیموقع گفتن این جملة میتونه مسیر مونده رو هم خراب کنه. چون به بعضیها بعد از مرگ هر پاپ اعظم باید گفت: دوستت دارم.
چون دوست ندارن این جمله رو به همین سادگی و ربه ر بشنوند
یا حتا من میرم
این جملة جادویی و معروفیست که وقتی ادا شد باید حتما رفت
بمونی همه چیز به گند کشیده و دائم باید فقط گند پاک کنی
یا وقتی یارو داره این پا و اون پا میکنه یه چی بگه، تو همون رو زودتر میگی
و دقیقا نباید میگفتی
درگیریهای خیلی خیلی خاموش و بیصدا. کاملا درونی
یه چی تو مایههای سیر و سرکه و اینا که معلوم نیست دچار دل مالش و اضطراب مداوم شدم یا نه واقعا زمان یکی از اون مسائل حیاتی زندگی بشری شده
تو چطور؟ توهم هی فکر میکنی، داره دیر میشه؟
یا چه زود بوده؟
یا کاش بهموقع اومده بودم
کاش بهموقع رفته بودم یا اصلا کاش بیموقع به دنیا نمیاومدم
خب بین این همه تاریخچة بشری وقت تنگی بود بین اینهمه انقلاب و جنگ و بدو بدو دیر شد به دنیا بیاییم؟
در هر چیزی بیوقته شدیم و خوابزده
یهوقتایی با خودم درگیر عاطفی دارم. اما باید به جایگاه منطقی و فردا صبح هم فکر کنم. مثلا مواردی مثل الان پریا
دلم میگه برو دنبالش، منطقم میگه، زیادی داره تکراری میشه
تقریبا هرسال تابستون همین بساط
بعد دلم میگه: خب تو چه مادری هستی. نباید بدونی بچهات کجاست؟
دستم میره برای گوشی، یاد داد و بیدادش و بیتربیتیش که میافتم دستم عقب میآد
میترسم هی بدتر اندر بدتر بشه. آخرش میگم: یا آدم میشه و خودش میآدإ یا نه که برگرده هم یه در میون میخواد ازم باج بگیره که: منکه رفته بودم. تو زورم کردی که برگرد
تقریبا اتفاقی که سالی یکی دوبار تکرار میشه
خلاصه که حتا در مورد گفتن دوستت دارم هم باید موقع شناس بود
مرد یا زن نداره، هر آدمی یه جوره بیموقع گفتن این جملة میتونه مسیر مونده رو هم خراب کنه. چون به بعضیها بعد از مرگ هر پاپ اعظم باید گفت: دوستت دارم.
چون دوست ندارن این جمله رو به همین سادگی و ربه ر بشنوند
یا حتا من میرم
این جملة جادویی و معروفیست که وقتی ادا شد باید حتما رفت
بمونی همه چیز به گند کشیده و دائم باید فقط گند پاک کنی
یا وقتی یارو داره این پا و اون پا میکنه یه چی بگه، تو همون رو زودتر میگی
و دقیقا نباید میگفتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر