۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

قصد، ساحری









یه‌کارایی کردم، به محاسبات سرانگشتی و قدیمی خودم که بارها جواب داده، امیدوارم این‌بار هم بده
خب همین‌که قصد به تغییر می‌کنی، یک روند، یک جریان، یک پرونده جدید .......افتتاح می‌شه. جز پوشهو متن‌های داخلش محتوی انرژی تصمیم و ارادة ماست
خب ببین. بدجنسی نکن. من این‌ها رو در همین حد بلدم که همیشگی هم نیست. گاهی علامة دهرم و اون بالا و در همسایگی رفقای جبرئیل پرسه می‌زنم
و وقتی که تهی از انرژی ، مهر می‌شم مثل بهمن با سرعت همه چیز را خراب می‌کنم و گوله رو به پایین
اون‌جام خب پیداست می‌شم، همساده ابلیس اینا و دارو دسته‌اش
از کوزه همان طراود که دراوست
اما حال خرابی یعنی همه اینا رو بریز دور من حال خوبی ندارم: منیم بیلمیرم
یعنی بخواهی هم قدرت باور همان اعتقادات درت نیست و ترجیح می‌دی چادر رو ببندی به کمرت و مثل قمر خانم بگی: آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآای
نففففففففففففففففففففففس کش
کو این خدا؟
این فعلا اخبار تا این‌جا
چیه؟ خب مگه من دل ندارم مثل این بنگاه دروغ‌پراکنی از خودم را به راه اخبار بگم؟
برم فعلا به ادامة حرکات ساحری که ابزار سحر معطلند و ممکنه سحرش و قصدش و رنگش با هم بپره
برمی‌گردم می‌گم کار این قصد، ساحری به کجا کشید
منتظر باش
بزودی
خب چیه؟
از تبلیغات و بوق و کرنا غافل نباش

۳ نظر:

  1. خوب در بلاگ بعدیت فقط گفتی از عشقت هم گذشتی
    اما ادامه ساحری و هدفش چی شد
    جدی ازش گذشتی
    چرا آخه؟
    یعنی اینقدر خسته و کلافه شدی؟

    پاسخحذف
  2. ساحری
    خوبه اما در ادامه نگفتی قصد چی بوده؟
    همکلاسی اینقدر کلافه و خسته ای که از عشقتم گذشتی؟

    پاسخحذف
  3. داستان در ادامه پست‌های قبلی بود
    من از عشقم نگذشتم
    ترکش کردم
    چون در یکی از این لحظات تلخ بودم
    حالا فقط این لحظات را کنترل می‌کنم
    شرش نگیرتم

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...