اول به دستهای آقا دقت کن
ببین در این عکس هنری و عشقی مشغول لمس چه نواحی از عشق است
نخند
لاکن شاید بخوام یک چیزی مثل آدم بگم
همین خندهخندهها رو کردید بعد میشینید به گریه و زاری که عشق اصلا دروغه
البته تا تجربة بعدی
ولی باور کن خود، عشق هم معنیش رو گم کرده. به هرکی میرسه چنان حیرون میشهکه هورمون و ذهن میپرن بهجاش میشینن
خب همینجوریا حوا خانم سیب تلخ خورد
وگرنه همگی منقرض بودیم و به امروز نمیکشیدیم
خدا دید اینا زیادی در عوالم عشق غوطه ور شدن و حتا ممنوعیت سیب از یاد بردن و کرم فضولی انسانیت زمین گذاشتند
ابلیس را فرستاد سراغ حوا . به روایتی لیلیت به شکل ماری از درخت اومد پایین و اون دو را برای خوردن سیب وسوسه کرد. تا سیب از گلوشون رفت پایین
متوجه برهنگیشون شدن
خب این یعنی چی آقا؟
تا قبلش لخت نبودن؟
مثل ابزاری برای عشق بودند. با خوردن سیب موفق به کشفیات تازه از هم شدن و به امتحانش براومدن شد این قابیل در، پیت برادر کش
ببین در این عکس هنری و عشقی مشغول لمس چه نواحی از عشق است
نخند
لاکن شاید بخوام یک چیزی مثل آدم بگم
همین خندهخندهها رو کردید بعد میشینید به گریه و زاری که عشق اصلا دروغه
البته تا تجربة بعدی
ولی باور کن خود، عشق هم معنیش رو گم کرده. به هرکی میرسه چنان حیرون میشهکه هورمون و ذهن میپرن بهجاش میشینن
خب همینجوریا حوا خانم سیب تلخ خورد
وگرنه همگی منقرض بودیم و به امروز نمیکشیدیم
خدا دید اینا زیادی در عوالم عشق غوطه ور شدن و حتا ممنوعیت سیب از یاد بردن و کرم فضولی انسانیت زمین گذاشتند
ابلیس را فرستاد سراغ حوا . به روایتی لیلیت به شکل ماری از درخت اومد پایین و اون دو را برای خوردن سیب وسوسه کرد. تا سیب از گلوشون رفت پایین
متوجه برهنگیشون شدن
خب این یعنی چی آقا؟
تا قبلش لخت نبودن؟
مثل ابزاری برای عشق بودند. با خوردن سیب موفق به کشفیات تازه از هم شدن و به امتحانش براومدن شد این قابیل در، پیت برادر کش
نوجوانی و بلوغ ما که در انتهای عصر کلاسیک طی میشد و از رئال متمایل به امپر، اینک بسیار تفاوت داشت، دورة زیبایی ها و عشقهای دور از دسترس بود
عشقهای سیندرلایی یا زیبای خفته و سفید برفی و حتا ، اشکها و لبخندها
همه میدویدند تا آخر فیلم این دو دلداه به هم میرسیدن و بعد میزد
پایان
عشقهای سیندرلایی یا زیبای خفته و سفید برفی و حتا ، اشکها و لبخندها
همه میدویدند تا آخر فیلم این دو دلداه به هم میرسیدن و بعد میزد
پایان
در نتیجه عکسهای عاشقانه ای هم که دوست داشتیم و جمع میکردیم معمولا اتفاقاتی در این مرز، رسیدن بودن
در همان مایههای زیر پنجره من گیتار میزنم جان مادرت گلدون ننداز
و کی بیام دم مدرسه بریم دوتا لیس بستنی قیفی شریکی بخوریم و اینا بود
اینهمه صغری کبری چیدم برای اینکه تازه میخوام بگم
امروز یکی از این ایمیل کیلوییها برام آمد بهنام، عکسهای عاشقانه مثل اینی که مشاهده میکنی
میدونی چه تفاوتی بین اینها با عکسهای زمان ما داره؟
یهخورده وقت کنی، خط و ربطی که به روابط تابع هورمون ی که بهنام عشق، در جریانه سمت و جهت می ده
یا اصلا سگ کی باشه کسی بخواد به شماها خط و جهت بده؟
شما خودتون در همه فنون به مهارت لازم رسیده و پوز هفت پشت نسلهای قبل از خودتون رو هم زدید و از همین رو
احتمالا عکسها صرفا جنبة خبری داره نه بیشتر
اما من گفته باشم، اینها هیچ شباهتی به لیلی و مجنون
یا همای و همایون
یا ویس و رامین
و حتا شیرین و فرهاد یا وامق و عذرا هم ندارند
البته اگه منظور واژة قشنگ و ناب عشق باشه
یعنی فراق وآه و ناله و هجران
اینها که به نظر میآد آمدن ماه عسل
قضاوت این عکسهای عاشقانه با شما
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر