۱۳۸۸ مرداد ۲۳, جمعه

کفر



گاليله در كليسا :
در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می‌کنم و آنرا منفور و مطرود می‌نمایم.

این دو خط امروز به دستم رسید. ببین چه عمق و وزنی داره. چند لحظه‌ای نفسم بند آمد. این یعنی کفر. البته در مورد گالیله عرض نمی‌کنم. معنای کفر یعنی، تو به صبح اکنون اعتقاد داشته باشی و ببینی و بگی : نه نیست. به خاطر مصلحت یا هرچیزی.. آنچه که باور داری را نفی کنی، کافری

خب ما بد وضعی گیر کردیم. من این رو از مقیاس اقلیدسی در می‌آرم و می‌برم بالا.
بالا و بالاتر تا عرش خدا
هیچ یک از ما فکر نمی‌کنیم، بدیم. فکر می‌کنیم درست،
توهم ماست. دنیا آنی‌ست که ما فهمیدیم. در نتیجه هر لحظه به آن‌چه حقیر یا عظیم می‌بالیم. اگر غیر این زندگی کنیم، کافریم
من اگر تا مرگ شعورم بیشتر از این نشه تفاوتی نخواهم داشت تا مرگ. سعی نکردم بد باشم. خاصیت و ذاتم این بوده
مرا چه جای جهنم است و برزخ؟
خدایا رحم تو که مثل بندگانت نیست؟
امیدوارم همین باشه وگرنه خدا نمی‌شدی. الکی که نیست برای هرکار ساده بیست هزار و ششصد پنجاه و چهار حرکت و قصد و اندیشه می‌کنیم تا یه دفعه به یک طرح به یک دریافت به یک شهود بگیم، باش
خدایی که حسابش از من و تو جداست
نه یا نیستی یا اگر باشی، حقیقتا خدایی و شایسته و سزاوار که خلقت تنها تو را سزاست. فقط بد نیست یه نوازشی به سر من بکنی
لطفا

۱ نظر:

  1. babam jan khoda ro velesh kon be hale khodesh, agar yadet bashe chand rooz pish inja neveshtam ke naraziam az inkeh inja bara ghariba kar konam va sodi bara mamlekatam nadashteh basham, do roz pish az daneshgahi to tehron email zadand ke boland sho bia o kareto dorost kardimo in harfa!!!! taghriban dashtam shakh darmiavordam az in khabar!!??

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...