۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

اصالت، سادگی



یکی از مشخصة ما ایرانیا اینه که هرجا که می‌ریم حتا اگر بین دوشاخ افریقا
زود لهجه و زبون مادری از یادمون می‌ره
اینم نه که فکرکنی ایراده. نه.
مال این فوران آی‌کیوی لاکرداره که هرچی می‌شنوه چنان جذبش می‌کنه که بزودی بخشی از وجود و باورش می‌شه
به تاریخ رجوع کنید. در شبی که من شانزده ساله بودم، همگی با هم عکسی در ماه دیدند
دیدندها
خانم والدة من پاهاش افتاده بود به لرزه. منو برادر کوچکم که کرم تلسکوب بازی و نقش ماه را حفظ بودیم. ترسیده بودیم که حتما یک جرم بزرگی مرتکب شدیم که مادر هم دید و ما ندیدیم؟
شب بعد در تمامی قرآن‌های ایران یک تار مو پیدا شد که ریش پیامبر بود
ای خدا
خب این‌جا انقلاب اسلامی نمیشد کجا می‌شد
نکنه بیت‌المقدس؟
البته که آمار جرائم من به‌قدری بالا بود که بزودی فراموش کردم و به هیجانات تازة زندگی پرداختم
من فکر می‌کردم شاه را هم خدا انتخاب کرده
نه که می‌نوشتیم، خدا، شاه ، میهن. همون
پس ایام انقلاب کمی از قیامت نداشت. اون زمان هنوز جوان بودم و به‌قدری خودم را از مرگ دور می‌دونستم که به قیامت فکر نکنم
اما حالا از واجبات هر لحظه‌ام پیگیری علائم وقوع آخر زمانی شده
حتما نشانه‌های پیری است و نمی‌خوام به روی خودم بیارم؟
به هر حال برادران و خواهران فرنگ دیده ندیده
این زبان صلی شما
برای من زبان بیگانه است. درنتیجه فقط
با کمال متانت باهم‌دردی و هم‌کاری یه‌جوری باهاش راه می‌آم
اما به خودم می‌آم می‌بینی دائم از بابیلون آویزونم و دارم دنبال کلمة جدید می‌گردم تا با زبان اصلی رفقا به روز بشم
گوربابای، آئین نگارش، گور پدر، فرهنگ دهخدا، ما در شعار ایرانی پر افتخار
اما
منه
عاشق، واژه‌های شیرین
منه
عاشق واژه‌های، قشنگ.
واژه‌های خوش عطر
مثل ، یاس
قشنگ
مثل، مهتاب
حتا
کرم شتاب
عاشق، صدای گنجشک‌های هفت صبح
عاشق صدای جیرجیرک‌های شب‌های تابستان
شاهنامة فردوسی
شاملو، سهراب
من همشهری
فروغ، فرخزاد
من پارس پر افتخار
من ، فارس شیرین بیان
من آریایی، بزرگ منش
با همه یک نفسم
یک رنگم
با همین چند کلام لا همه اهل جهان پیوندم
بنی
آدم
چند واژه
با همین الف تا ی
با شما حرف‌ها دارم


فسلخ می‌دونی یعنی چی؟
به روایت مش‌قاسم، یک روز در مذاکرة بین اینگیلیسی‌ها و شاه یکی از این اینگیلیسی‌های کور شده گفت : فسلخ
دیلماج تا فردا صبح داشت همین‌طوری فسلخ رو ترجمه می‌کرد
این اینگیلیسی‌ها رو دست کم نگیرید آقا


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...