۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

به کی پناه ببرم؟

نه دیگه اینو بذار بگم: خاک به سرم
ما که یه عمر ترسیدیم عبادات‌مون به‌خاطر بهشت و ترس از خدای مذهبیون باشه
آخرش شدیم مخمل و ................ عطر .. و اینا
تازه نه فهمیدیم شمس وقتی از مولانا پرسید محمد مهتر عالم بالاتر یا بایزید؟
مولانا جرئت نکرد جلوی نوچه‌هاش جواب بده. بردش توی پستو
که حالا به ما هیچ ربطی نداره اگه گفته باشه بایزید. این‌ چیزها را باید در تذکرة الاولیا بخونی
تازه همه که قرار نیست بشن شیخ خرقانی؟ هر کی هر چی دستشه، بسشه
حالا ما هم اگر هیچی دست‌مون نیست بازم بسه‌مونه که بهتر از .......چیزایی‌ست که بعضی........ دیگه بیشتر از این نمی‌تونم خودم را کنترل کنم و یه چی نگم
باب " شیخ محمد شیرازی هم از همین‌جا شروع کرد
سری اول گفت بابم. بعد شد امام زمان و آخر هم خدا که خدمتش رسیدن
حالا من نمی‌گم
شما از این مشت‌های گره کرده بپرسید بت پرستی که خداوند ر‌به ر در قرآن شماها را ازش منع کرده یعنی فقط همون بت چوبی‌ها که هزارچهارصد سال پیش مد بود؟ یا امثال اون‌ها که از جهل شما نون می‌خورن؟
البته در اسلام همیشه یه چندتایی از این سازنده‌های احادیث بوده و هم‌چنان هم هست
چیه مگه ندیدی همین سه روز پیش دو اثر جدید موتزارت برای اولین بار در خانة کودکیش اجرا شد؟ به‌خدا باور کن راست می‌گم
از توی کمد پیدا شده.
یکیش را درشش سالگی و یکی هم نفهمیدم کی ساخته
چه بسا هنوز برگ‌هایی از مصحف مقدس پیدا نشده باشه و به زودی پیدا بشه
پس چی فکردی؟
الان که دیگه عصا به نیل نمی‌زنن. بالاخره یه سه‌ای در این تکنوآلرژی‌های نوین خواهد آورد
حالا این‌جوری معجزات را رو می‌کنند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...