۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

وای از این عشق



من تسلیم
چی بگم دیگه
در نت‌لاگ هم می‌نویسم. نه مثل این‌جا . به قدر فهم دختران و پسران حوا. فقط در رابطه باعشق
غیر از این خواننده نداره
موضوع عشق می‌ذارم تاشب پنجاه‌تا کامنت جواب می‌دم
حالا اگر چهارخط از چیزایی که این‌جا می‌ذارم و اون‌جا بگم. مغزشون داغ می‌کنه. یعنی آمادگی درک و تمایلی به فهم هستی و یا صرفا خرد و آگاهی درشون نیست
اما کاش واقعا می‌دونستن عشق چیست؟
در یک نظر خواهی جمعی به نتایج فوق العاده‌ای رسیدم که به‌من می‌گه: بهتره دکون عشق و پشق رو تخته کنی
آقا اینا به همه چیز نام عشق می‌دن الا عشق
درواقع دنبال بغل خواب، دوست پسر، شوهر، زن، معشوقه. تحت عنوان عشق دنبال همه‌چیز هستن جز عشق
حتا نمی‌دونن عشق یک جریان بی‌کنترل و تصمیم از جانب ماست
من مثل احمقا می‌پرسم: فکر می‌کنم عشق یعنی............... بعد می‌شنوم
نه عزیز جون باید زبونش بگیری، مثل مامان بهش برسی
............. انواع کمین و شکار.
در تمام عمرم تنها جایی که به کمین و شکار توجه کردم. کمین و شکار حماقت‌های خودم بود
البته از صدقه سری کاستاندا
عشق که حساب و کتاب نداره. یک بیماری‌ست. جنون، کجاش به محاسبه راه می ده؟
خلاصه که ما در این جماعت هیچی
عشقم هیچی
فقط سیاست و حقه و حرف مفت
مردها که همه ماشالله جنتلمن و وضع‌ همه توپ و تحصیلا بالای دکتری و از دم مجرد
اون‌جا بابای آدم دروغ‌گو
بگم؟
حتا در این جماعت موجودی دیدم که از فخر ............ اینا ....بود. اما یکی مثل همه این‌ها.
درگیر من، درگیر بند تمبان
خلاصه که تا همین‌جا ما را بس.....
خدا را شکر که در جدول هیچ جمع ادبی نیستیم
روح شاملو هم شاد.
بهترین و بدترین‌شان را عور دیدم
همه یکی بودند
کافی‌ست همه چیزشان را بگیری، مقام و ماشین.......
برهنه بریزشان در گرمابه. هیچی تهش نمی‌یابی
جز مشتی مرد ایرونی وابستة پایین شکم که سه‌چهارم‌شان هم متاهلین در پی شیطنت
البته دور از جون شماها که این‌جا براتون اینا را می‌گم


۲ نظر:

  1. با هر کسی و هر قومی طبق ظرفیت و حوصله اش باید حرف زد
    ای سلیمان در میان زاغ و باز
    حلم حق شو با همه مرغان بساز
    مرغ جبری را سخن از جبر گو
    مرغ پر بشکسته را از صبر گو
    چون که با کودک سرو کارت فتاد
    پس زبان کودکی باید گشاد
    خوب پنبه همه نت لاگی هارو زدی همکلاسی دست خوش

    پاسخحذف
  2. ماهم که داریم این‌جا همین‌کار را می‌کنیم
    جناب امید

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...