تقصیر مردم، ناشناسان، تازه از راه رسیدهها نیست
که میخوان از همه چیز سر در بیارن
تقصیر از خودم است که فکر میکنم دنیا شده وبلاگ و دائم دارم پست تازه ایجاد میکنم
و همه چیز رو بی پرده پوشی و بی ربط برای همه توضیح میدم
باید یاد بگیرم که چطور در آغاز حرکتی خطا، چطور با یک جملة زرین، آقا، بانو، دوشیز، آغا، ... مادموزل به شما مربوط نیست
به کار خودت برس
به اینجا نمیکشید که تو رو بی موقع و بی برنامه از خونه و زندگی و برنامهات فراریت بدن
چون خستهای و سطح پوست، روحت پر از تاولهای مشرف به ترکیدن و ممکنه این آدم خسته و ناتوان نتونه تصمیم درستی بگیره و حتا با جونش بازی بشه
مثل اتفاقی که روز اول آذر سال 1376 منجر به تصادف و..... من شد
الان کجان اون آدمها؟
وقتهایی که جای قدیمی شبها تا صبح درد میگیره و از خستگی به تو گله میکنه؟
کجاست رانندة احمقی که بیخودی هم بخشیدم؟
مردم فقط بلدند از دور برات موعضه کننده و در عمل همین که وعض میکنند یعنی هیچی نیستند
که گمان بردند چیزی هستند و باید کاری بکنند
حتا اگر شده خانه خرابی دیگران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر