۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

دایرة مینا




هر کسی قلبش ضعیفه زود صفحه را ببنده
از جهنم می‌آم؛ از قعر جهنم و هنوز هرم گرماش روی تنم حس می‌شه و نمی‌تونم خودم را جمع کنم
در نتیجه احوالات ناخوش صفحة دیگری باز کنند که مجبورم از این‌جا با دنیا حرف بزنم
با تمام اون آدم‌هایی که فرصت نشد در زندگی ببینم و با هم آشنا بشیم
با اونایی که شاید اگر یک‌بار و یک لحظه دیده بودم، چیزی می‌آموختم که می‌تونست سرنوشت من که هیچ چه بسا ژن من را تغییر بده
ها په چی؟
هنوز تاوان ژن ناقص جناب آدم خان را پس می‌دیم که هر چه پیشرفت کرد تو زرد تر از آب درآمد و کار به شبیه سازی رویانی
رسید
گوسالة سامری
، از خواب پرید
قلب اورشلیم
لرزید
زمین تپید
و خاطرة مادر حوا
به عصر طلایی پیوست
من اینک در مرکز زمینم
نزدیک به پوستة حیات
جنب طپش خاک
کمی مانده به افلاک
گوش کن...
.................. می‌شنوی؟

اینترنت پر سرعت ندارم پست ها رو
باید به جون کندن
بنویسم و از جایی که آف‌لاین نوشتنم نمی‌آد و شاید باید به دایرة مینا وصل باشم تا نوشتنم بیاد
شما تا این را می‌خونی برم با یک لیوان چایی بیام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...