به این میگن یه عصر خوب و ساکت و آروم
تهران تا نیمه تعطیل و خوابیده و صدایی جز شلوغبازیهای پرندههای درختان بهار نیست
خب این یعنی زندگی جاری است و من و تو و ما حق داریم از هر لحظهاش استفاده بکنیم
اگر نمیکنیم خودمون نخواستیم
برای شنیدن آواز پرندهها چند قدم تا خیابان
یا اولین پارک محلی بیشتر راه نیست
برای حفظ امینالدوله در خاطرهها یک گلدان بزرگ سفالی به قیمت بیستهزار تومان کافیست که تا چندین سال میزبان خوب
گلهای تو باشه
حیاطامون آب رفته شده آپارتمان
پنجره قحطی که نشده
دلهامونم نمرده
ترجیح میدیم حسرت عطر کودکی را بخوریم تا تکرار تجربهاش
از همین گلدان و گنجشک حسابش را شروع کن تا برسه به خانم انوشه انصاری
اون دلش از مرغ و نبات گذشته بود و به فضا رفت
مهم اینه خودمون رو در کدوم تصویر هستی باور و رسم کنیم
باز دارم مبارزه میکنم
همه شعور و استعدادم را گذاشتم تا بهترین مسیر را برای باقیماندة عمرم استفاده کنم
بلکه شد جلوی حسرت بدهکاری زندگی را به خودم را وقت مرگ بگیرم
کاش یکی بود با هم میرفتیم کنار خیابون، در یه دکه کوچیک چند تا سیخ جیگر میخوردیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر