۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

هندسه و جبر عاشقی




می‌دونی چرا همه تو دنده عشق، سه کار می‌کنیم؟
برای این که اصلا نمی دونیم عشق چی هست؟
وقتی می‌بینم مردم تصمیم می‌گیرند یکی رو انتخاب کنند برای این‌که عاشقش بشن
یا وقتی دل‌شون دنبال یک می‌ره و فکر می‌کنند کافیه و الان اون یکی هم اجازه یافته عاشق بشه
بعضی که یه توپ می‌اندازن تو زمین‌ت و منتظر می‌شینن تو از خوشبختی و خوشحالی با هم بال بال بزنی
بعضی‌، حساب قرض‌الپس‌نده، سرمایه‌گذاری کوتاه مدت، دراز مدت، شرعی، نیمه شرعی
خلاصه یه جور خدا بشر پسندانه می‌رن تو کارت و منتظرند یهو‌یی معجزه بشه
و وای از وقتی که به محض این که تصمیم منطقی می‌گیرند که عاشق‌ت بشند زود پاک کن دست می‌گیرن
تا معایب‌ت رو اصلاح کنند
اونایی که درباره آدم فکر می‌کنند، فکر را بالا و پایین و ....
خلاصه هر جا می‌ری اسباب معادله و معامله و مصالحه و ........ براه و
اسم عشق بد در رفته
تا جایی که یادمه که اگر درست یادم باشه، عشق یهویی کشف می‌ّه
نه که حادث بشه
کشف می‌کنیم یه چیزایی نسبت به یکی داره عوض می‌شه
مثلا حس می‌کنی بی‌ربط دلت برای یکی تنگ می‌شه، کنارش شیرین‌ترین احساس رو داری
برای دیدنش شوق داری
نه افزایش هورمون
اشتب نشه



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...