این یک تعریف از بیعملیست
تو عمیقا و قلبا میدونی در جهت رشد، به چی نیاز داری، در مسیر آگاهی نه
دختر یا پسر بازی
روح خودش مسیر را هموار میکنه
من کاری نکرده بودم جز دیدن
تا اونموقع واقعا میدیدم و چون نمیدونستم اینها یعنی دیدن یا یه چیز خاص، در نتیجه جایی هم برای تفکر و نوع و مدل نداشت
ازوقتی با ابواب گوناگون دیدن مواجه شدم، دیدن از سرم افتاد
از بی عملی وارد عمل شده بودم
در واقع قصد* میکردم* کاری* نکنم*چند ستاره شد؟
4 تا با چهار حرکت قصد بی عملی میکردم که خودش سراسر عمل و خواست بود
مثل وقتی که در متون میدیدم تاکید میکنه به نزدیکترین ها شمارو صید میکنم
نزدیکتر از نقاط ضعفم چیزی سراغ نداشتم و بزرگترین نقطه ضعفم پریا بود و میگفتم:
ببین حساب حساب و کاکا برادر.
هر کاری میخوای با من بکن، با بچههام شوخی نکن
می دونی ضعیفم، در این مورد حقیرم دست و پام میلرزه و......... این نقطه رو بیخیالش شو
شبی جبرئیل اندر وسط فالوده خوری خندید و گفت:
امروز میشنیدم چیا بلغور میکردی واسه خدا.
ابله
احمق
هدف نداشتن نقطه ضعفه و تو با پررویی میگی دارم و از پسش بر نمیآم
مثل حکایت سیگار کشیدنت که میدونی آخر میکشت و ولش نمیکنی
اینها ضعف و کمبود اراده است تا وقتی وابستگیهات را از زمین نکنی، نمیتونی بپری
هالو جان. بشین ببین چه تدارکی دیده برات جناب شیطان
خدا که بیکار نیست انگولکت کنه.
هیچ کدوم از شماها رو
خودتون کد می دید
ابلیس هم از روی هوا میگیره و به طرفتون میآره
ذهن
تو همانی که ..... اینا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر